تحلیلگر ایران زمین تورم زدایی از حرف تا عمل: راهکار های عملی برای مقابله با آن
تفکر غالب در بدنه برنامه ریزان دولتی آن است که از طریق مالیاتهای غیرمستقیم درآمدهای بیشتری کسب نموده و ارزش بدهیهای خود را کاهش میدهند.
تهران با برگزاری رزمایش مشترک ایران، روسیه و چین در بالاترین سطح، به بدخواهان و دشمنان ایران اسلامی این پیام را داد که تهران قدرتی است که کشورهای ابرقدرت مانند روسیه و چین نمیتوانند از آن صرف نظر کنند.
شکست آمریکا در ایجاد ائتلاف بین المللی در خلیج فارس
و پیام رزمایش مشترک ایران، روسیه و چین برای دنیا
روزهای پایانی هفتهای که گذشت، بندر چابهار ایران شاهد رزمایش مشترک نیروی دریایی ارتشهای ایران، روسیه و چین تحت عنوان «کمربند امنیت دریایی» بود. بسیاری از رسانهها، پیام این رزمایش مشترک را «هشداری به آمریکا» تلقی کردند. در این گزارش، برخی ابعاد مهم سیاسی و ژئوپلتیکی این عملیات تشریح شده است.
مهمترین و در عین حال ابتداییترین نتیجه این عملیات، پیام روشن تهران به کشورهایی است که قصد دارند از طریق محاصره اقتصادی و فشار سیاسی، ایران را در معادلات منطقه منزوی سازند. تهران با برگزاری این مانور مشترک در بالاترین سطح، به بدخواهان و دشمنان ایران اسلامی این پیام را داد که تهران قدرتی است که کشورهای ابرقدرت مانند روسیه و چین نمیتوانند از آن صرف نظر کنند.
در این زمینه، پیام ایران به وضوح ارسال شده است. خبرگزاری دولتی ترکیه (آناتولی) در این مورد به نقل از کارشناسان مینویسد: «این عملیات، پیام روشنی از طرف تهران به واشنگتن میباشد. از نظر زمانی نیز تهران به نحوی برنامهریزی کرد که برگزاری این مانور همزمان باشد با برنامه ایران در مورد کاهش تعهدات برجامی خود در پرونده هستهای!»
روزنامه الرأی الیوم نیز در سرمقاله خود – که به تحلیل مانور مشترک سهجانبه چابهار اختصاص یافت – نوشته است: «ایرانی که با محاصره شدید آمریکا مواجه است، بیشترین سود را از این رزمایش می کند؛ چرا که باعث در هم شکستن محاصره آمریکا، حداقل در ابعاد روانی آن شده و نشان می دهد که ایران کشوری منزوی نیست و دوستان استراتژیکی در سطح بین المللی دارد.»
بازتاب پررنگ این نکته در رسانههای منطقهای و فرامنطقهای نشان میدهد تهران در ارسال این پیام، زمان و ظرف مناسبی را برگزیده است تا به صورت غیرمستقیم، توان خود را به رخ آمریکا بکشد.
مانور دریایی مشترک میان ایران، روسیه و چین در حالی برگزار شد که طی ماههای اخیر، ایالات متحده تلاش گستردهای برای تشکیل یک ائتلاف دریایی جهانی برای تأمین امنیت خلیج فارس از خود نشان داده بود.
پنتاگون در برآوردهای اولیه خود بعد از رخدادهای فجیره، امیدوار بود تا بتواند یک ائتلاف بین المللی با مشارکت قدرتهای بزرگ در منطقه خلیج فارس تشکیل دهد و در این راستا دعوتنامهای برای ۶۰ کشور ارسال کرد! حتی گفته میشود ابوظبی با مسکو در این زمینه وارد رایزنی شد؛ اما در عمل به جز ایالات متحده و چند متحد سنتی غربی آن مانند انگلستان و استرالیا، کشوری حاضر نشد به این ائتلاف بپیوندد!
نتیجه تلاش گسترده پنتاگون برای تأسیس این ائتلاف راه به جایی نبرد و تنها ۷ کشور در آن حضور یافتند که سه کشور آن، میزبان این ائتلاف محسوب میشوند! به عبارت سادهتر، اگر از بحرین، امارات و عربستان سعودی که میزبان این ائتلاف هستند بگذریم، تنها «انگلستان»، «استرالیا» و «آلبانی» حضور در این ائتلاف را پذیرفتند!
مقایسه این ائتلاف با سابقه آمریکا در زمینه عملیات در افغانستان به خوبی نشان میدهد وضعیت فعلی واشنگتن چهقدر با گذشته آن متفاوت شده است.
در این زمینه اشاره به دو نکته خالی از لطف نیست. اول اینکه فرانسه تنها پایگاه نظامی خود در خارج از مرزهای خود و قاره آفریقا را در امارات تأسیس کرده است؛ با این حال حاضر نشد به این ائتلاف بپیوندد! ژاپن تصمیم گرفته است که به جای پیوستن به ائتلاف دریایی آمریکا، نیروهای دفاعی خودش را به صورت مستقل به تنگه هرمز اعزام کند. هندوستان که منافع پررنگی در خلیج فارس دارد زیر بار عضویت در این ائتلاف نرفت.
حتی کشوری مانند کویت که متحد سنتی عربستان سعودی است و در منطقه خلیج فارس حضور دارد نیز از عضویت در این ائتلاف خودداری کرد. به همین ترتیب مصر که معمولا در ائتلافهای آمریکا حضور دارد و از نظر سیاسی و اقتصادی وابسته به حمایتهای امارات و عربستان سعودی است نیز نسبت به حضور در این ائتلاف استنکاف ورزید! به اینها باید برخی کشورهای فعال در حوزه نفت خلیج فارس مانند آلمان و بلژیک را افزود که آنها نیز به دلایل مختلف از حضور در این ائتلاف سر باز زدند.
درست در مقابل شکست آمریکا در تشکیل یک ائتلاف بزرگ جهانی برای تأمین امنیت خلیج فارس، تهران با برگزاری این مانور مشترک – که در تاریخ منطقه بینظیر است خط و نشان پررنگی برای پنتاگون کشید.
امروزه ایران اسلامی به سطحی رسیده که نهتنها از معادلات قابل حذف نیست؛ بلکه میتواند قدرتهای نوظهور را مؤتلف خود ساخته و جبهه قدرتمندی در برابر خصم تشکیل دهند.
یکی از مواردی که در تحلیل این رزمایش باید مورد توجه قرار گیرد، موقعیت «بندر چابهار» به عنوان میزبان این رزمایش است. بندر چابهار از نظر ژئوپلتیکی دارای موقعیت بسیار حساسی است و هندوستان بر روی آن سرمایهگذاری هنگفتی کرده است. چابهار تلاش میکند که به دروازه ارتباطی کشورهای آسیای میانه با آبهای آزاد جهانی تبدیل شود. در صورت تحقق این هدف، وزن ژئوپلتیکی ایران به میزان قابل توجهی بالا میرود.
حساسیت بر روی چابهار و رقابت سرد آن با بندر «گوادر» پاکستان، به قدری زیاد است که در دوره پیشین معافیتهای تحریمی شش ماهه ترامپ، بندر چابهار از تحریم معاف شده بود! حالا تهران با برگزاری این رزمایش مشترک با چین و روسیه نشان داد که موقعیت ویژه ژئوپلتیکی این بندر مورد توجه قدرتهای بزرگ قرار دارد و چین نیز از توسعه و تأمین امنیت چابهار استقبال میکند.
یکی از مهمترین دستاوردهای این رزمایش، نمایش سطح روابط و همکاری کشورهای ایران، چین و روسیه است. برای اولین بار در تاریخ، چین و روسیه در یک رزمایش دریایی در منطقه خلیج فارس و دریای عمان حضور یافتهاند و همزمان شدن این رخداد با شدیدترین تحریمهای تاریخ علیه ایران نشان میدهد پکن و برای تعمیق روابط و ارتقای سطح همکاری با تهران تا سطح «شراکت استراتژیک» مسکو از ظرفیت بسیار بالایی برخوردارند.
شاید همین موضوع بیشتر از هر پیامد دیگری موجب نگرانی کاخ سفید و لابیهای ضد ایرانی در واشنگتن شده باشد!
هند تلاش میکند تا در کنار چین و روسیه، یک بلوک قدرتمند جهانی تشکیل داده و با غرب به رقابت بپردازد. همچنین هند سرمایهگذاری چند میلیارد دلاری در بندر چابهار داشته و تلاش میکند تا این بندر در رقابت با بندر گوادر پاکستان، به دروازه مهم ارتباطی آسیای میانه با دریای عمان و خلیج فارس بدل گردد.
با این حال دهلی نو طی یک سال اخیر تحت فشار واشنگتن، سطح همکاری خود با تهران را به حداقل رسانده و حتی برخی منابع مدعی شدهاند که هندوستان دیگر از ایران نفت نمیخرد! به همین ترتیب، در بقیه حوزههای اقتصاد و سیاست نیز هند کمترین همکاری را با تهران از خود نشان میدهد.
در چنین شرایطی، چین و روسیه به عنوان دو قدرت برتر در بندر چابهار در رزمایش مشترک با ایران حضور یافتهاند. از این حیث، دهلی نو باید به تجدید نظر در محاسبات پیشین خود روی آروده و نسبت به تسلیم و انفعال در برابر فشارهای آمریکا تجدید نظر کند.
تفکر غالب در بدنه برنامه ریزان دولتی آن است که از طریق مالیاتهای غیرمستقیم درآمدهای بیشتری کسب نموده و ارزش بدهیهای خود را کاهش میدهند.
ربات Chat GPT این روزها سروصدای بسیاری به راه انداخته و بسیاری از علاقهمندان به این حوزه، هر روز مشغول چت کردن با رباتی هستند که با شما حرف میزند، راهنماییتان میکند و حتی کارهایتان را با سرعتی باورنکردی انجام میدهد؛ آن هم تا حدی زیادی رایگان!
شواهد نشان می دهد که یکی از دو دشمن اصلی ایران یعنی آمریکا و اسرائیل در حمله اخیر در اصفهان نقش داشته و در این اقدام، با یکی از دو کشور آذربایجان و اوکراین همکاری کرده است.