تحلیلگر ایران زمین تورم زدایی از حرف تا عمل: راهکار های عملی برای مقابله با آن
تفکر غالب در بدنه برنامه ریزان دولتی آن است که از طریق مالیاتهای غیرمستقیم درآمدهای بیشتری کسب نموده و ارزش بدهیهای خود را کاهش میدهند.
واشنگتن در انتظار واکنش ایران است؛ اما به این جمع بندی رسیده که برای برخورد با تهران باید جنگ نظامی را در کنار جنگ اقتصادی کلید بزند.
ارتباط میان ترور سردار سلیمانی و برنامه آمریکا در عراق
بی تردید ترور سردار سپهبد قاسم سلیمانی به عنوان سرشناس ترین فرمانده محور مقاومت در کنار تعدادی از فرماندهان ارشد حشد الشعبی، اقدام مهمی است که واشنگتن بدون برنامه قبلی و ارزیابی عواقب نسبت به آن اقدام نمی کند. در نتیجه باید هدف یا برنامه آمریکا در ترور سردار سلیمانی را واکاوی کرد.
با توجه به این که عملیات تروریستی در کشور عراق صورت گرفت، توجه به برنامه آمریکا در عراق از ابعاد مهم این عملیات محسوب می شود.
طبق قرارداد میان واشنگتن و بغداد، مأموریت نیروهای آمریکایی حاضر در عراق منحصرا «آموزش نیروهای عراقی» و «مبارزه با تروریسم» می باشد و هر اقدامی خارج از این دو مأموریت، فاقد مشروعیت خواهد بود.
با توجه به این نکته می توان نتیجه گرفت آمریکا احتمالا طرح و برنامه خاصی را در عراق مد نظر دارد که به چنین عملیاتی دست زده است. در این مقاله به بررسی سه سناریوی احتمالی واشنگتن در عراق می پردازیم:
در این سناریو، واشنگتن قصد دارد با استفاده از بی ثباتی ایجاد شده در عراق، تجربه مصر را در این کشور تکرار کند. در مصر، عبدالفتاح السیسی علیه محمد مرسی کودتا کرد و در ادامه با برگزاری انتخابات های نمایشی، خود را رئیس جمهور خواند؛ اما فضای سیاسی این کشور را به قدری محدود کرد که به نوعی دیکتاتوری در این کشور احیا شد. السیسی هم اکنون از حمایت پررنگ واشنگتن، مسکو و برخی کشورهای منطقه ای مانند ریاض و ابوظبی برخوردار است و گرچه از نظر اقتصادی کارنامه فاجعه باری دارد؛ اما توانسته امنیت را به صورت نسبی در مصر برقرار و منافع آمریکا و اسرائیل را به نحو احسن تأمین کند.
در این سناریو با اشاره به این که عراقِ پساصدام هیچ گاه خالی از نفوذ ایران نبوده و از نظر امنیتی نیز نتوانسته شهروندان را راضی گرداند، راه حل پیشنهادی برای عراق ظهور یک السیسی جدید برای عراق می باشد تا با تشکیل یک حکومت مقتدر مرکزی و با حمایت ارتشی که توسط آمریکا آموزش داده و تسلیح شده است، عملا فضای سیاسی عراق را محدود کرده و از نفوذ تهران در این کشور بکاهند.
اجرای این سناریو تبعات و ملزومات زیادی دارد و با توجه به شراکت راهبردی کردها با واشنگتن از یک طرف و سرمایه گذاری گسترده آمریکا بر برخی گروه های سیاسی عراقی از طرف دیگر، به نظر می رسد فعلا کاخ سفید قصد ندارد این سناریو را اجرایی کند!
اما هنوز نمی توان این سناریو را به طور کامل منتفی دانست و باید به عنوان یک احتمال ضعیف آن را در نظر داشت.
در این سناریو انتظار می رود ترور فرماندهان برجسته حشد الشعبی مانند ابو مهدی المهندس از یک طرف و ترور فرمانده بزرگ محور مقاومت حاج قاسم سلیمانی از طرف دیگر باعث انتقام گیری گروه های وابسته به محور مقاومت یا هواداران آن در عراق شود و بعد از یک دوره درگیری و ناامنی، یک فرمانده نظامی به بهانه برقراری امنیت و دور کردن عراق از تنش میان تهران و واشنگتن به کودتا دست بزند.
مبنای این سناریو، مواضع ترامپ در دوره مبارزات انتخاباتی سال 2016 است که در آن زمان بر خروج نظامیان آمریکایی از خاورمیانه تأکید داشت. در همین راستا رئیس جمهور آمریکا ماه ها قبل دستور خروج از سوریه را صادر کرد؛ اما فشار نهادهای تصمیم ساز و مشورتی در حکومت آمریکا باعث شد ترامپ به صورت نسبی از تصمیم پیشین خود صرف نظر کرده و به حضور محدود در سوریه تن دهد.
به نظر می رسد ترامپ در قبال عراق نیز موضعی شبیه به افغانستان و سوریه داشته باشد و ترجیح دهد سربازان آمریکایی را از این کشورهای جنگ زده خارج کند! در این چهارچوب، او باید پیش از خروج از عراق دست به اقداماتی بزند که از یک طرف منافع مهمی را برای واشنگتن تأمین کند و از طرف دیگر بستر به صورتی تغییر کند که مخالفان وی در هیئت حاکمه آمریکا نتوانند مانع از پیشبرد برنامه کاخ سفید مبنی بر خروج نظامی از عراق شوند.
اگر این تحلیل را بپذیریم، ترور سردار سلیمانی در کنار ابومهدی المهندس قابل توجیه است. از یک سو واشنگتن به هدف مهمی دست یافته و یکی از مهم ترین دشمنان خود را حذف فیزیکی کرده است و از سوی دیگر واکنش ها در عراق به سمتی می رود که واشنگتن مجبور به خروج نظامی از عراق شود! به این ترتیب ترامپ می تواند نظر شخصی خود را به هیئت حاکمه آمریکا تحمیل کند.
در این سناریو، واشنگتن در انتظار واکنش ایران است؛ اما به این جمع بندی رسیده که برای برخورد با تهران باید جنگ نظامی را در کنار جنگ اقتصادی کلید بزند. طبق این تحلیل، واشنگتن حداکثر فشار ممکن را از نظر اقتصادی به ایران وارد کرده است و اعمال تحریم های بیش تر ممکن نیست! تنها گزینه ای که روی میز امکان دارد برای تحریم بیش تر در دستور کار قرار گیرد، ایجاد منطقه پرواز ممنوع در ایران است که فعلا چنین هدفی نه از پشتوانه قانونی کافی برخوردار است و نه از نظر سیاسی و اقتصادی قابل تحقق به نظر می رسد.
در نتیجه واشنگتن برای افزایش فشار بر تهران و وادار کردن جمهوری اسلامی ایران به تسلیم در برابر خواسته های خود، «ضربه نظامی» را در دستور کار قرار داده و تهران را به ارتکاب جنگ سراسری تحمیل می کند.
به نظر می رسد این سناریو مخالفان جدی در هیئت حاکمه آمریکا داشته باشد و واشنگتن در صورت ورود به این جنگ، فاقد عزم و اراده کافی برای تداوم آن باشد! همچنین متحدین منطقه ای آن مانند عربستان سعودی و امارات عربی متحده بعید است که حاضر به پرداخت هزینه هنگفت حمایت از چنین جنگی باشند. از سوی دیگر کشوری مانند قطر که میزبان فرماندهی نیروی هوایی آمریکا در منطقه است، سه سال است که تحت محاصره شدید می باشد و تنها راه ارتباطی آن با دنیای خارج، آسمان های ایران است. در نتیجه احتمالا دوحه تمام توان دیپلماتیک خود را برای ممانعت از آغاز این جنگ به کار خواهد گرفت.
هیچ یک از سه سناریوی فوق را نمی توان به طور کامل کنار گذاشت؛ زیرا برای هر کدام نشانه هایی (هرچند محدود) وجود دارد؛ اما در میان آن ها سناریوی دوم برای ایران مطلوب تر است. بی تردید در مرحله فعلی، واشنگتن هر سه سناریو را به شکل موازی دنبال می کند تا با مشاهده پارامترهای خارج از اراده خود، نهایتا یکی از آن ها را عملیاتی سازد. در صورتی که ایران بتواند پارامترها را به نحوی تغییر دهد که سناریوی دوم برای واشنگتن از سناریوهای دیگر کم هزینه تر باشد، تهران به هدف خود دست یافته است.
تفکر غالب در بدنه برنامه ریزان دولتی آن است که از طریق مالیاتهای غیرمستقیم درآمدهای بیشتری کسب نموده و ارزش بدهیهای خود را کاهش میدهند.
ربات Chat GPT این روزها سروصدای بسیاری به راه انداخته و بسیاری از علاقهمندان به این حوزه، هر روز مشغول چت کردن با رباتی هستند که با شما حرف میزند، راهنماییتان میکند و حتی کارهایتان را با سرعتی باورنکردی انجام میدهد؛ آن هم تا حدی زیادی رایگان!
شواهد نشان می دهد که یکی از دو دشمن اصلی ایران یعنی آمریکا و اسرائیل در حمله اخیر در اصفهان نقش داشته و در این اقدام، با یکی از دو کشور آذربایجان و اوکراین همکاری کرده است.