به گزارش خبری ایران زمین ، ۱۲ اردیبهشت ماه روز شهادت استاد مرتضی مطهری است و در تقویم جمهوری اسلامی این روز را به نام معلم هم میشناسند. در میان فیلمها و سریالهای تلویزیونی که با حضور دانشآموزان و معلمان ساخته شده، آثار قدیمی وجود دارد مثل "دبیرستان خضراء" یا "مدرسه مادربزرگها" که بسیار در خاطرهها مانده است.
می خواهیم نگاه کوتاهی به این آثار داشته باشیم، شاید سریال "دبیرستان خضراء" به واسطه بازپخش از شبکه آی فیلم زیاد به چشم خورده باشد. مجموعه تلویزیونی به کارگردانی زنده یاد اکبر خواجویی که سالهای ۱۳۷۴-۱۳۷۵ ساخته شد.
هسته مهم این سریال را دبیرستان دخترانهای تشکیل داده است.
در این سالها، فیلمهای سینمایی و سریالهای متفاوت بسیاری با عنوان مدرسه و دانشآموز تولید شده که به چند نمونه از پرآوازهترین این فیلمها و سریالها میپردازیم؛ حتماًبه عنوان اولین نام "باز مدرسهام دیر شد" اکبر عبدی به یادمان میآید.
قصههای مجید
سومین قصه را بیشترِ مخاطبین به یاد میآورند چون بارها اپیزودها و داستانهای مختلفش را دیدهاند؛ کاری خاطرانگیز از کیومرث پوراحمد به نام "قصههای مجید"؛ "قصههای مجید" نوشته هوشنگ مرادی کرمانی، مجموعه داستانی بود که کیومرث پوراحمد در سال ۱۳۷۰- ۱۳۶۹ آن را به یک مجموعه تلویزیونی تبدیل کرد که خیلی از داستانهای آن در مدرسه مجید در اصفهان میگذشت.
دردسر والدین
ماجرای این سریال که در سال ۱۳۸۰ به کارگردانی مسعود نوابی ساخته شد، در مدرسه کلید میخورد و علی پورحاتم (مهران مدیری) که همسر خود را از دست داده، با ایران یزدان پناه (فاطمه گودرزی) مادر همکلاسی پسرش که او نیز همسرش را از دست داده آشنا میشود و این دو تصمیم به شروع زندگی مشترک میگیرند.
باز مدرسهام دیر شد
"باز مدرسهام دیر شد" سریالی به کارگردانی حسین افصحی است که در سال ۱۳۶۲ ساخته شد. این سریال داستان پسر بازیگوشی به نام محسن با بازی اکبر عبدی را به تصویر میکشد که هر لحظه مدرسهاش دیر میشود و هر لحظه بهانهای جهت دیر رسیدن دارد.
سفر جادویی
سفر جادویی فیلمی به کارگردانی ابوالحسن داوودی در سال ۱۳۶۹ ماجرای دکتر رضا کمالی با بازی اکبر عبدی است که با آزار و تنبیه فرزندش سینا میخواهد از او دانشآموزی ممتاز بسازد اما به درون ماشین لباسشویی بیمارستان میافتد و در حضور همکلاسیهای وقت کودکی خود محاکمه میشود.
ورود آقایان ممنوع
مدیر یک دبیرستان دخترانه شخصی (ویشکا آسایش) با ورود مردها به مدرسه خود شدیداً مخالف است. اما مجبور میشود یک دبیر جایگزین (رضا عطاران) را به دبیرستان بیاورد. این ماجرای فیلم سینمایی کمدی "ورود آقایان ممنوع" به کارگردانی رامبد جوان است که در سال ۱۳۹۰ اکران شد.
گفتگویی که با خانم مهوش وقاری بازیگر سینما و تلوزیون انجام شد ایشان خاطره ای جالب از حضور در "مدرسه مادربزرگها"، "دبیرستان خضراء" و اتفاق غیرمنتظرهای که مجبور شد خیلی زودتر از موعد، خودش را در شغلِ معلمی بازنشسته کند، اشاره کرد.
اتفاق غیرمنتظره و بازنشستگی زودتر از موعد
من و محسن قاضی مرادی دو کارشناس اداره کل تربیت معلم بودیم و همانجا با هم آشنا شدیم. هیچکدام از کارمان دست نکشیدیم منتها سال ۱۳۷۴ به خاطر یک اتفاق غیرمنتظره، خودم را زودتر از موعد، بازنشسته کردم. ماجرا از این قرار بود که در مدرسهای کار میکردم دانشآموزان خیلی به من محبت میکردند. مدیر آن مدرسه مرا خواست و به من گفت اگر میخواهی برای سالهای بعد به فعالیت خودت ادامه بدهی، دست از بازیگری بردار!
من از مدیر مدرسه سؤال کردم چرا این حرف را میزنی؟ پاسخی داد که بسیار مرا ناراحت کرد. او گفت "بچهها خیلی دوستت دارند و شما را الگوی خودشان قرار میدهند". گفتم چه اشکالی دارد؟ گفت خوب نیست چون تو در هر سریال و فیلمی، یک شوهر داری! واقعاً این حرفها به شخصیتم برخورد و آنقدر حالم را بد کرد که دیگر به چیزی فکر نکردم. و رفتم اقدام کنم برای بازنشستگی، اما چون وسط سال قرار گرفته بود باید منتظر میشدم تا سرِ سال بشود و تقاضا بدهم. آن سال را در آموزش و پرورش ماندم و از آن مدرسه رفتم. در نهایت به محض اینکه توانستم خودم را بازنشسته کردم و البته این اتفاق به میلِ خودم رقم نخورد.
این بازیگر سینما با اشاره به اینکه انتظار داشتم از من حمایت کنند اما اینگونه نشد، تأکید کرد: این اقدامم برای بازنشستگی شاید نوعی اعتراض بود به آن سیستم که به نظرم حمایتی از من نکرد. وقتی رفتم اداره آموزش و پرورش و اعلام کردم تنها چیزی که به من گفتند این بود که از آن مدرسه برو! من خیلی آن زمان حالم بد شده بود و حتی رفتم شکایت کنم. منتها بیحوصله و عصبانی بودم؛ نهایتاً خودم را بازنشسته کردم.
وی در خصوص علاقه به معلمی، گفت: کار معلمی را دوست داشتم مثل بازیگری؛ چون آنجا ارتباط با بچهها را به همراه داشت و آدمی را زنده نگه میداشت و در کار بازیگری هم این ارتباط و تعامل با مردم برقرار است. دوست داشتم همچنان معلم باشم، در راهنمایی و دبیرستان تدریس میکردم اما به هر طریقی این ناراحتی و اتفاق باعث شد، بازنشسته شوم.
وقاری درباره بازی در نقشهای معلم و ناظم و مدیر مدرسه تأکید کرد: حسین فردرو نویسنده و کارگردان قدیمی سینما و تلویزیون، کارهایی برای نوجوانان میکردند؛ کارهایی همچون "به من بگویید چه کنم" و یا "یک سؤال و هزار جواب" که من نقش مدیر و ناظم را بازی میکردم. حتی یادم هست در فیلم "زیر پوست شهر" رخشان بنیاعتماد ناظم مدرسه بودم؛ همچنین در "دبیرستان خضراء" و "مدرسه مادربزرگها" که در آن سریال هم نقش ناظم را بازی کردم. این مجموعه تلویزیونی خاطرات بسیاری را برایم زنده کرد.
به نوعی از حیثیت بازیگرها، خودم و سینما دفاع کردم
"مدرسه مادربزرگها" مرا یاد دوران معلمیام انداخت
وی در پاسخ به این سؤال که به نظر شما کدام از آثار تلویزیونی یا سینمایی، به آن فضای مدرسه و معلمی که شما درک کردهاید نزدیک شد، تصریح کرد: یک مقداری مدرسه مادر بزرگها به این فضا نزدیک بود؛ مثلاً الهام پاوهنژاد که نقش معلم را داشت مرا به آن روزهایی میبرد که در مدرسه شبانه، تدریس میکردم. زیرا سه چهار سال اول تجربه تدریس در مدرسه شبانه را داشتم. مدرسه شبانه عمدتاً کسانی میآمدند درس بخوانند که سنشان از حد مدرسه روزانه بالاتر بود. همین حالت در "مدرسه مادربزرگها" بود که خانمهای مسنّ میآمدند درس بخوانند. این سریال مرا یاد آن دوران انداخت که سر امتحانها به جای اینکه سختگیری کنیم چون میدانستیم آن خانم نوه دارد و وقتِ درس خواندن آنطور که باید و شاید را ندارد حتی به آنها کمک هم میکردیم.
مهوش وقاری سال ۱۳۳۳ در تهران متولد شد. همسر وی محسن قاضی مرادی، بازیگر سینما و تلویزیون بود. او لیسانس علوم سیاسی خود را در سال ۱۳۵۵ اخذ کرد. وقاری بازی در سینما را از سال ۱۳۶۷ با نارونی و با همکاری سعید ابراهیمی فر آغاز کرد.