دسته : تحلیل سیاسی
شماره : 13254224741
تاریخ : 21 تير 1399
فرصت سوزی از نوع آمریکایی برایان هوک : ایران با نیامدن به پای میز مذاکره با آمریکا، فرصت‌های خود را برای رسیدن به یک توافق بهتر با آمریکا از دست می‌دهد.

شبکه المانیتور پنجشنبه 19 تیر ماه مصاحبه ای را از برایان هوک، نماینده ویژه وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا در امور ایران پخش کرد که در آن مدعی شده ایران با نیامدن به پای میز مذاکره با آمریکا، فرصت‌های خود را برای رسیدن به یک توافق بهتر با آمریکا از دست می‌دهد. بنا به گفته هوک، ترامپ مدت‌هاست درهای دیپلماسی را به سوی ایران گشوده و این ایران است که از آمدن به پای میز مذاکره امتناع می کند.

برایان هوک : ایران با نیامدن به پای میز مذاکره با آمریکا، فرصت‌های خود را برای رسیدن به یک توافق بهتر با آمریکا از دست می‌دهد.

با گذشت تقریباً 4 سال از ریاست جمهوری دونالد ترامپ، بر همه جهانیان روشن شده که منظور ایشان از «توافق بهتر» چه توافقی است. ترامپ با قانون گریزی و پیمان شکنی مستمر در طول این 4 سال، به همگان ثابت کرده که به هیچ وجه هم پیمان قابل اعتمادی نمی تواند باشد و منطق او در هر پیمانی، فقط برد و باخت می باشد؛ به قول خودش «اول آمریکا». هوک تأکید کرده در صورتی که ایران حاضر شود پای میز مذاکره بیاید، فرصت بررسی پیشنهادهای دونالد ترامپ برای رسیدن به یک توافق بهتر و بزرگ‌تر را خواهد یافت و مادامی که از این کار پرهیز کند، فرصت‌های خوب خود را از دست خواهد داد.

ولی سؤال اساسی که 85 میلیون ایرانی همواره می پرسند اینست که اگر آقای ترامپ که اینقدر مشتاق اهداء یک توافق بهتر به مردم ایران است، پس چرا همان توافق پذیرفته شده برجام را پاره کرد. توافقی که در سایه دیپلماسی و گفتمان مؤثر بین المللی بدست آمده و سازمان ملل نیز بر آن صحه گذاشته است. در واقع برخلاف ادعای آقای هوک، ترامپ نه تنها درهای دیپلماسی را باز نکرده، بلکه با خروج از برجام به یک توافق بین المللی و کل ماحصل دیپلماسی پشت پا زده است. 

یکی از پیشنهادهای بهتر و بزرگتر ترامپ، که آقای هوک از آنها یاد می کند چشم پوشی کامل ایرانیان از فناوری انرژی هسته ای برای همیشه است. هوک در ادامه با اشاره به برنامه هسته‌ای ایران گفت: هر نوع توافق جدید با ایران حق غنی سازی را شامل نخواهد شد و همه راه‌های «دست‌یابی احتمالی ایران به سلاح هسته‌ای» مسدود خواهد شد. با توجه به اذعان چندین و چند باره آژانس انرژی اتمی بر صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران، حتی غافل ترین افراد هم دیگر بر این موضوع آگاهند که عبارت «دست‌یابی احتمالی ایران به سلاح هسته‌ای»، چیزی جز بهانه و کلید واژه ترامپ و تیم جنگ طلب وی برای به شکست کشاندن برجام نمی باشد. هوک تاکید کرده که ایران باید برای همیشه با غنی‌سازی وداع کند.

فرصت سوزی از نوع آمریکایی

فرصت سوزی دیگر ایران از نظر آقای هوک، تحریم تسلیحاتی ایران است. وی بر ضرورت تمدید تحریم تسلیحاتی ایران از سوی شورای امنیت تاکید کرد و گفت هیچ منطقی در چارچوب استراتژی امنیت ملی آمریکا اجاره رفع تحریم تسلیحاتی ایران تا 4 ماه دیگر از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد را نمی‌دهد و تحریم‌های تسلیحاتی شورای امنیت باید دوباره تمدید شوند. آمریکا علاوه بر اصرار به تمدید تحریم تسلیحاتی ایران، خلع سلاح موشکی ایران را نیز طی چند سال اخیر با جدیت دنبال کرده است. و این تحریم گویا همان فرصتی است که بنا به ادعای آقای هوک، ترامپ می خواهد در مذاکره مجدد، به ملت ایران اعطاء نماید. 

به احتمال زیاد درخشان ترین فرصتی که آقای ترامپ می خواهد به مردم ایران بدهد، خود مذاکره است. عطش وصف ناپذیر ترامپ برای گرفتن یک عکس یادگاری با رئیس جمهور ایران دور میز مذاکره، بر هیچ کس پوشیده نبوده و همه می دانند که این نهایت آرزوی اوست. ترامپ شدیداً به این مذاکره و این عکس یادگاری نیاز دارد تا بواسطه آن فریاد برآورد که من توانستم این کشور یاغی و تروریست را (عبارتی که ترامپ به کرات در مورد مردم ایران بکار برده) پای میز مذاکره بنشانم. با نزدیکتر شدن به 3 نوامبر (انتخابات ریاست جمهوری آمریکا) این عطش ترامپ نیز شدیدتر می شود. چرا که افکار عمومی آمریکا و جهان ترامپ را عامل برهم خوردن برجام و افزایش تنشها با ایران می دانند. ترامپ با بی تدبیری و صدور دستورهای هیجانی موجب شد یک پایگاه مهم آمریکا در منطقه غرب آسیا مورد حمله موشکی قرار گیرد. در طول 70 سال گذشته پس از جنگ جهانی دوم، هیچ کشوری جرأت حمله به آمریکا را نداشته حتی اتحاد جماهیر شوروی.

اما فرصت سوزی واقعی کدام است؟ 

برجام باعث شد پس از 41 سال، شرکت هواپیماسازی بوئینگ از بازار جذاب ایران منتفع گردد. قرارداد 80 فروندی، شروع خوبی برای ورود این شرکت آمریکایی به بازار ایران بود. ارزش این قرارداد ۱۶ میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار بود که شرکت بوئینگ می بایست ۵۰ فروند هواپیمای مدل ۷۳۷ و ۳۰ فروند مدل ۷۷۷ پهن‌پیکر را در یک دوره ۱۰ ساله به ایران تحویل می داد. ترامپ اردیبهشت 1397 با خروج از برجام، این فرصت تجاری را از هر دو کشور دریغ کرد.

این فرصت سوزیها در زمینه صنعت نفت ویران کننده تر بوده است. در طول چند دهه گذشته شرکتهای نفتی آمریکا همواره از اینکه نسبت به رقبای اروپایی خویش از فرصت برابر در صنعت نفت ایران  بهره مند نبوده اند، به دولتهای متبوع خود معترض بوده اند. البته ترامپ بعد از خروج از برجام در سال 97 این فرصت را حتی از شرکتهای اروپایی نیز دریغ کرد. نتیجه این اقدام ترامپ را شاید بتوان در قرارداد راهبردی ۲۵ ساله بین ایران و چین جستجو  کرد. هر چند جزئیات این قرارداد هنوز اعلام نشده است ولی از اطلاعات محدود درز شده این قرارداد طی روزهای اخیر چنین برمی آید که آن، حوزه‌های وسیعی چون انرژی، زیرساخت‌ها، صنایع و فناوری را شامل می شود. این همکاری فرصتی مناسب برای هر دو کشور است تا در پروژه‌های بنیادی و زیرساختی مشارکت کنند. 

هرچند نیاز چین به منابع انرژی و نیاز ایران به فناوری و سرمایه‌گذاری، علت اصلی شکل گیری این قرارداد می باشد ولی بی تردید این قرارداد را می توان میوه تحریم های اخیر ترامپ علیه ایران و براه انداختن جنگ اقتصادی با چین، محسوب کرد. به عقیده خیلی از صاحبنظران با پیوستن روسیه به این جمع در آتی، همکاری نفتی میان ایران، چین و روسیه به امنیت انرژی، اقتصادی و نظامی منطقه و جهان منجر خواهد شد و این نتیجه گیری را به ذهن ها متبادر خواهد کرد که: "سیاست‌های آمریکا برای انزوای ایران و قطع روابط بین‌المللی این کشور شکست خورده است." لذا به نظر می رسد تلاش رسانه های وابسته به آمریکا و عربستان جهت تخریب این روابط و بدبین کردن مردم ایران به این قرارداد به جایی نرسیده و این ضرب المثل را بر زبان ایرانیان جاری ساخته که «ما را به خیر تو امیدی نیست، شر مرسان.»