دسته : فرهنگ و هنر
شماره : 13254223762
تاریخ : 15 ارديبهشت 1399
اسرار دختری با گوشواره های مروارید آشکار شد پژوهشگران با استفاده از فناوری‌های روز موفق به کشف جزئیاتی جدید درباره تابلوی «دختری با گوشواره مروارید» شدند که نشان می‌دهد دختر جوان در این تابلو، زاییده ذهن نقاش نیست.

به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی ایران زمین، نقاشی دختری با گوشواره‌های مروارید اثر پوهانس فرمیر که به “مونالیزای شمال” نیز معروف است، یکی از مشهورترین پرتره های باروکی است، که اثباتی بر استادی فرمیر در کشیدن پرتره را نشان می دهد.

از نظر تکنیکی این تصویر مشهور که با نام دختری با دستار به سر هم شناخته شده است، این یک پرتره نیست بلکه مطالعه و بررسی روی سر دختری است، که در روزگار فرمیر به عنوان ترونی (ترونی: کارهایی که در دوران طلایی دوک و جنوب هلند کشیده می شدند و حالتی اغراق انگیز از چهره را نشان می دادند) شناخته می شد.

نقاشی دختری با گوشواره مروارید ساختاری ساده‌ و دلپذیر دارد. برخلاف اکثر آثارفرمیر،  اینجا موضوع نقاشی تنها سر و صورت دختری است که در پس شانه اش به بیننده می نگرد.

به جز فضا و اتسمفر تیره آن دیگر اشاره ای به محیط و فضای موجود نشده است. ارتباط مستقیم غیرعادی بین ناظر و پرتره با حالت لبان نیمه بازش، حسی از قرابت را ایجاد کرده که تا حدی نمودی از صمیمیت را بین بینننده و پرتره می توان احساس کرد.

دختر، روپوشی زرد متمایل به قهوه ای به تن دارد که کنتراست شدیدی را با یقه ی سفید روشنش ایجاد کرده است. کنتراست بیشتری نیز در دستار آبی و زرد دیده می شود که به نقاشی جلوه و حالتی عجیب و مرموز می بخشد. در حقیقت اتمسفر نقاشی به گونه‌ای است که این سوال در ذهن مخاطب شکل می‌گیرد: این دختر کیست و اینجا کجاست؟

موزه مائریتشویس هلند روز گذشته یافته‌های به دست آمده از یک طرح تحقیقاتی دو ساله روی تابلوی دختری با گوشواره مروارید را به صورت آنلاین منتشر کرد. که تا حدی به این سوالات پاسخ می‌دهد. 

به استناد گزارش منتشر شده، محققان در این پروژه موفق شدند به کمک اسکن فلورسانس اشعه ایکس و بررسی‌های میکروسکوپی اثبات کنند که در نقاشی اصلی هر دو چشم دختر درون تابلو مژده داشته و در پس زمینه تصویر نیز به جای فضای مبهم و تیره‌ای که امروز دیده می‌شود، یک پرده سبزرنگ کشیده شده بود. در ۳۰۰ سال گذشته نبود مژه روی چشمان دختر جوان و خلا بی شکل موجود در پس زمینه تابلو، این فرضیه را به وجود آورده بود که دختر درون این تابلو یک مدل واقعی نبوده و ساخته ذهن نقاش است.

به گفته ابی وادیور مسئول حفاظت و مرمت موزه مائوریتشویس و سرپرست این طرح تحقیقاتی، کشف این جزئیات که با چشم غیرمسلح قابل دیدن نیستند، نشان می‌دهد دختری که در این تابلو به تصویر کشیده شده وجود خارجی داشته و ما را به کشف هویت او نزدیک می‌کند.

محققان همچنین موفق شدند تا خاستگاه رنگ‌های به کار رفته در این تابلو را که یکی از آثار برجسته عصر طلایی هنر هلند است، نیز مشخص کنند. بررسی‌ها نشان داد رنگ‌های سفید، لاجوردی و قرمز به کار رفته در این تابلو به ترتیب از پارک ملی پیک دیستریکت (Peak District) در شمال انگلستان، لاجورد از افغانستان امروزی و حشرات مکزیک و آمریکای جنوبی گرفته شده بودند. احتمالا فرمیر به لطف رونق تجارت جهانی کالاها موفق شده بود تا همه این رنگ‌ها را از شهر دلفت هلند خریداری کند.     

به گفته وندیور، رنگ آبی به کار رفته در این تابلو در قرن هفدهم میلادی از طلا نیز گرانقیمت‌تر بوده است.

بررسی‌های انجام شده روی بوم این تابلو نیز ترتیب کشیده شدن نقاشی را نمایان کرد. فرمیر قبل از کشیدن چهره و ژاکت دختر در تابلو، از خطوط مشکی برای رسم طرح کلی استفاده کرده است. روسری آبی رنگ و گوشواره مروارید نیز از آخرین عناصری بودند که به بوم اضافه شدند.

در این تحقیقات که در یک اتاق شیشه‌ای در محل گالری‌های موزه مائوریتشویس هلند انجام شد، پژوهشگران از فناوری‌های جدیدی چون تصویربرداری غیرتهاجمی، تکنیک‌های اسکن، میکروسکوپ دیجیتال و آنالیز نمونه رنگ‌ برای مطالعه بیشتر درباره این تابلوی نقاشی استفاده کردند.