دسته : تحلیل بین الملل
شماره : 13254223101
تاریخ : 13 فروردين 1399
آیا آمریکا به دنبال جنگ تمام‌عیار در منطقه است؟ مدتی است که رصدها و پایش های منطقه‌ای نشان می‌دهد ایالات‌متحده و هم‌پیمانان منطقه‌ای‌اش دست به تحرکات نظامی و امنیتی در منطقه غرب آسیا به‌خصوص در کشور عراق، سوریه و یمن زده‌اند.

مدتی است که رصدها و پایش های منطقه‌ای نشان می‌دهد ایالات‌متحده و هم‌پیمانان منطقه‌ای‌اش دست به تحرکات نظامی و امنیتی در منطقه غرب آسیا به‌خصوص در کشور عراق، سوریه و یمن زده‌اند و این مسئله در حالی ادامه دارد که جهان درگیر بیماری همه‌گیر کرونا بوده و سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی هرگونه مناقشه و درگیری در چنین برهه زمانی را بسیار مهلک و خطرناک بیان کرده‌اند.

افزایش و تحرکات نظامی آمریکا در عراق، سوریه و برخی کشورهای عربی منطقه نشانه‌های از تمایل شدید دونالد ترامپ برای کسب آراء بیشتر در انتخابات آتی و همچنین نوعی فرار از مشکلات عمده آمریکا در چنین زمانی است که نبض اقتصادی این کشور به دلیل شیوع شدید کرونا به تلاطم افتاده است.

راهبرد سیاست‌های ناباورانه آمریکا

آمریکا در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ با اجرای سیاست‌های متناقض خود بر جامعه جهانی نشان داده به دنبال کسب امتیازات بیشتر در شرایط سخت و ناهمگون جامعه بین‌الملل بوده و به‌نوعی اعمال "راهبرد سیاست‌های ناباورانه" را راهی برای کسب چنین امتیازاتی متصور شده است. در این میان؛ کاهش بی‌سابقه قیمت نفت در طی دو دهه گذشته، بحران فراگیر کووید 19 بر جامعه غرب به‌ویژه آمریکا و همچنین ناکارآمدی نظام بهداشتی و رکود اقتصادی غافلگیرانه جامعه جهانی نشانه‌هایی است که دولت کنونی ایالات‌متحده برای فرار از آن دست به اقدامات ویژه‌ای خواهد زد تا بتواند با کمترین خسارت از این ناکامی‌ها عبور کرده و فضای سیاسی و امنیتی را به نفع خود تغییر دهد. از سوی دیگر وجود اختلافات شدید سیاسی در جناح‌های مختلف آمریکا و نزدیک بودن انتخابات ریاست جمهوری این کشور و احتمال ناکامی او در انتخابات پیش رو می‌تواند عاملی مهم و حیاتی بر رویکرد اجرای تنش در منطقه غرب آسیا به شمار رفته و دولت کنونی ایالات‌متحده از این آشفته‌بازار به نفع خود بهره‌برداری کند.

راهبرد سیاست‌های ناباورانه آمریکا

فشارهای نظامی و جنگ ترکیبی

ازآنجایی‌که ماهیت سیاست‌های دولت ترامپ؛ "رئالیسم گرایی اقتصادی" با رویکرد اعمال "فشارهای نظامی و جنگ ترکیبی" است لیکن بایستی گفت در این برهه حساس و سرنوشت ساز غرب آسیا می‌تواند جولانگاه آتش‌افروزی دوباره آمریکا بوده و احتمال وقوع یک جنگ تمام‌عیار و رودرویی با بازیگران غیر دولتی دور از انتظار نیست. این مسئله در حالی است که بسیاری از کشورهای حاضر در منطقه به‌شدت درگیر مهار کرونا بوده و عموماً نیروهای مسلح آنان یک‌طرف این قضیه مهم بهداشتی به شمار می‌روند.

ازآنجایی‌که استراتژی آمریکا در طی این چند دهه نشان داده وجود هر نوع فرصت از سوی کشورهای منطقه می‌تواند سناریوهای پیش روی را به نفع آن در کمترین زمان ممکن تغییر دهد لیکن؛ مسیر کاملاً جدیدی در امنیت منطقه غرب آسیا رقم خورده که درنهایت شعله‌های یک جنگ تمام‌عیار در آن افروخته خواهد شد.

شکست سیاسی دونالد ترامپ

دونالد ترامپ در حالی به دنبال کسب امتیاز بیشتر از شرایط سخت صحنه بین‌المللی است که از سوی رقبایش در احزاب مختلف به دلیل اعمال سیاست‌های سخت اقتصادی علیه دشمنان و رقبای آمریکا تحت‌فشار بوده و این امکان را برای آنان فراهم کرده تا قبل از پایان دوره اول ریاست جمهوری وی بر آمریکا او را وادار به شکست سیاسی کنند. در این‌زمان دور از انتظار نیست که کاخ سفید برای جبران بسیاری از کاستی‌ها و شکست‌های موجود در طی این مدت چهار سال دست به یک تنش شدید بین‌المللی زده و از آن برای کسب امتیاز بیشتر بهره‌برداری چند حوزه ای کند.

آیا آمریکا به دنبال جنگ تمام‌عیار در منطقه است؟

در چنین شرایطی آغاز یک جنگ منطقه‌ای که آمیخته‌ای از نیروهای نظامی و پراکسی‌های رقیب هست چند خاصیت مهم سیاسی و جنگ روانی برای ترامپ در پی خواهد داشت که می‌تواند شامل بر:

« انحراف جامعه بین‌الملل از کاستی‌ها و کمبودهای نظام بهداشتی آمریکا در برابر شیوع ویروس کرونا، فریب افکار عمومی جامعه داخلی آمریکا به دلیل رکودهای شدید اقتصادی که بر معیشت، رفتار اجتماعی و زندگی شهروندان آمریکایی تأثیر منفی گذاشته و از سوی دیگر دقیقاً بلعکس شعارهای اقتصادی ترامپ نیز محسوب می‌شود، خروج شرکت‌های نفتی چندملیتی از یک ورشکستگی شدید به جهت کاهش قیمت نفت در چند وقت گذشته و تحریک دوباره قیمت نفت بر اساس کاهش تولید و افزایش تقاضا، رهایی از فشارهای داخلی در حساس‌ترین برهه زمانی دولت دونالد ترامپ که تمامی رقبایش به‌اتفاق او را مقصر تمامی ناکارآمدی‌ها و مشکلات فعلی ایالات‌متحده می‌دانند و حتی هم‌حزبی‌هایش نیز با رقبای دموکرات او یک موضع مطالبه گری را دنبال کرده‌اند.»

بنابراین می‌توان نتیجه گرفت وقوع یک جنگ تمام‌عیار از سوی فردی که تاکنون سیاست‌هایش چیزی جزء ایجاد تنش‌های طولانی‌مدت در جهان به‌خصوص غرب آسیا نداشته دور از انتظار نیست و درنهایت این سؤال را مطرح خواهد کرد که این بار آیا سازمان ملل متحد و نظام سیاسی آمریکا به وی اجازه خواهند داد تا چنین مداخله‌ای را آغاز کند؟ و آیا نظام بین‌الملل با توجه به وقوع بحران‌های کشنده و طبیعی توان تحمل چنین ناهنجاری‌های بین‌المللی را خواهد داشت یا خیر؟