دسته : تحلیل بین الملل
شماره : 13254222101
تاریخ : 14 بهمن 1398
گروه‌ های فلسطینی برای مقابله با معامله قرن چه کاری می‌ توانند انجام دهند؟ با رونمایی از معامله قرن مشخص شد که این طرح کاملا یکطرفه بوده و کاخ سفید حاضر نیست حتی در یک مورد هم به حقوق و مطالبات فلسطینی‌ها توجه کند.

با رونمایی از معامله قرن مشخص شد که این طرح کاملا یکطرفه بوده و کاخ سفید حاضر نیست حتی در یک مورد هم به حقوق و مطالبات فلسطینی‌ها توجه کند. فراتر از آن، ترامپ حتی به توافقات پیشین و قطعنامه‌های سازمان ملل نیز کاملا بی‌توجه است!

اگر توافقات اسلو باعث شد دولت خودگردان فلسطینی تأسیس شود و معادلات پرونده نزاع فلسطین و رژیم اشغالگر قدس را متحول کند؛ این بار واشنگتن هیچ وقعی به خواسته‌های یک طرف نداد و در مقابل تمام امتیازات را برای طرف مقابل خواست.

دو دولت مستقل

تلفات آن به قدری بود که یک نخست‌وزیر (اسحاق رابین، نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی) ترور و یک رهبر انقلابی و مجاهد (یاسر عرفات) را بدنام و خانه‌نشین ساخت تا بتواند نظم جدیدی را در سرزمین تاریخی فلسطین برقرار سازد؛ نظمی که به راه حل معروف «دو دولت مستقل» مشهور شد.

راهی که به نظر می‌رسید اجرای آن با مشکلات عدیده‌ای مواجه باشد؛ اما مزیت اصلی آن در این بود که می‌توانست میانه‌روهای صهیونیست و فلسطینی را به توافق نزدیک سازد!

با این حال، روند پیشبرد توافقات اسلو و نهایی سازی ایده تشکیل دو دولت در سال ۲۰۰۶ با دستیابی حماس به اکثریت در انتخابات متوقف شد. از آن زمان بار دیگر بستر برای جولان افراطیون در تل آویو فراهم شد؛

اما به علت عدم همراهی کافی واشنگتن در دوره اوباما با بنیامین نتانیاهو، هنوز ایده دو دولت مستقل بر روی کاغذ برقرار بود. اما از دوره ترامپ، ورق برگشته و کاخ سفید هر سال برگه‌های جدیدی برای حمایت یکجانبه، کاملا غیرقانونی و برخلاف تعهدات پیشین رو می‌کند؛ اقداماتی که حتی انتقادات اروپا و روسیه را نیز به دنبال داشته است!

معامله قرن

به صورت مشخص، بحث «بازگشت آوارگان فلسطینی» و «تشکیل دولت مستقل» موضوعاتی است که نه‌تنها تمامی گروه‌های فلسطینی، بلکه احزاب عرب اسرائیلی و حتی برخی احزاب چپ یهودی رژیم صهیونیستی نیز بر آن تأکید دارند و آن را پیش‌نیاز دستیابی به صلح پایدار می‌دانند.

معامله قرن

با این حال، ترامپ در بسته موسوم به «معامله قرن»، هر دو موضوع را به طور کاملا یکجانبه‌ای به سود افراطیون صهیونیست حل کرده است!

بحث تشکیل دولت مستقل بدون در اختیار داشتن نیروی نظامی بدیهی است که منتفی می‌باشد و باید به جای دولت مستقل، آن را «دولت دست‌نشانده» و «نماینده محلی دولت اسرائیل» خواند!

در این میان انتقال حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد مساحت کرانه باختری به حکومت رژیم صهیونیستی و مهم‌تر از آن تعیین روستای «شعفاط» به عنوان پایتخت دولت محلی خودمختار(؟!) فلسطین و انتقال کامل شهر بیت المقدس به قلمرو رژیم صهیونیستی، مواردی است که ذره‌ای تردید باقی نمی‌گذارد که حتی اگر نتانیاهو هم می‌خواست راه حلی پیشنهاد دهد، بسته ارائه شده از سوی وی نمی‌توانست بیش‌تر از این یکجانبه به سود اشغالگران باشد!

بحث بازگشت آوارگان نیز به طور کامل منتفی اعلام شده است. همان طور که پیش‌تر بیان شد، این موضوع نه‌تنها برای گروه‌های فلسطینی بلکه حتی برای برخی گروه‌های چپ اسرائیلی نیز غیرقابل پذیرش است.

در این شرایط، تمام طیف‌ها و احزاب فلسطینی به راه حل هایی می‌اندیشند که بتوانند مشکل «حقوق سلب شده» خود بعد از معادلات اسلو را استیفا کنند. در این مقاله کوتاه، مهم‌ترین سناریوها برای مقابله با معامله قرن را مرور می‌کنیم:

پایان علنی بر ایده «راه حل دو دولت مستقل»

در این سناریو، گروه‌های فلسطینی به صورت رسمی اعلام می‌کنند از تعهدات اسلو خارج می‌شوند؛ زیرا طرف مقابل به صورت رسمی آن را نقض کرده است! طبق تعهدات اسلو، طرفیت متعهد شده بودند تا دولت مستقل طرف مقابل را به رسمیت بشناسند؛ اما در بسته پیشنهادی معامله قرن، دولت پیشنهادی برای فلسطین واحد دولت مستقل نیست! زیرا فاقد نهادهای امنیتی مستقل و دسترسی به تسلیحات خواهد بود!

تعلیق تمام همکاری‌های امنیتی با تل آویو

در حال حاضر اسرائیل به همکاری‌های امنیتی دولت خودگردان و حتی همسایه شرقی خود اردن برای تأمین امنیت خود نیاز دارد. این موضوع به قدری برای اسرائیل حیاتی است که حتی در تندترین لایه‌های رژیم صهیونیستی مانند «حزب خانه یهودی» به رهبری «آویگدور لیبرمن» نیز ایده اصلی در مورد نحوه مواجهه با اعراب فلسطینی در این است که باید آن‌ها موقتا در شهرک‌ها و کانتون‌های مشخصی باشند تا به کشورهای دیگر انتقال یابند.

در نتیجه حتی در این اندیشه که کم‌ترین بهایی به حقوق فلسطینی‌ها داده نمی‌شود، همکاری امنیتی با آن‌ها موضوعیت دارد.

معامله قرن فلسطین

هرچند الغای کامل همکاری‌های امنیتی دست کم در کوتاه‌مدت بعید به نظر می‌رسد؛ اما تعلیق موقت آن‌ها می‌تواند مانند برگه فشاری علیه افراطیون عمل کرده و در آستانه انتخابات کنست رژیم صهیونیستی، افراطیون را در موضع ضعف نسبت به چپگرایان و میانه‌ها قرار دهد.

گرچه در فضای سیاسی رژیم اشغالگر قدس، اقبال به افراطی‌گری به قدری افزایش یافته که گروه‌های موسوم به میانه‌رو و بخش عمده چپگرایان نیز کسانی هستند که به غزه حمله کرده و در پیگیری رویکردهای تند صهیونیستی صریح هستند؛

اما دست کم این جناح، به تعهدات مطروحه در اسلو پایبند است و فلسطینی‌ها می‌توانند چشم‌انداز حداقلی برای پیگیری مطالبات خود را در دوره زعامت آنان داشته باشند.

ضرورت اتحاد غزه و کرانه باختری

یکی از مسائلی که به موضع فلسطین در مذاکرات سیاسی آسیب جدی وارد ساخته، دو پاره شدن این کشور از نظر اداری و سیاسی است؛ به طوری که دولت خودگردان در کرانه باختری و حماس در غزه حکمرانی می‌کند.

بی‌تردید در صورتی که گروه‌های فلسطینی بخواهند به طور جدی در برابر ایده رژیم صهیونیستی بایستند، باید در این مقطع تمام اختلافات پیشین خود را رها ساخته و بار دیگر دولت یکپارچه و واحدی را در سرتاسر کرانه باختری و نوار غزه مستقر سازند.

طی ماه‌های گذشته «محمد دحلان» از طریق مصر تلاش کرد تا ائتلاف حداقلی میان غزه و کرانه باختری ایجاد و دولت موقتی را به ریاست یا محوریت خود تشکیل دهد؛

اما حضور سفیر امارات در مراسم رونمایی از معامله قرن نشان داد در این زمینه حماس و فتح باید به راه حل مستقلی نسبت به دحلان بیندیشند.