دسته : تحلیل هیبریدی
شماره : 13254221456
تاریخ : 7 دي 1398
خروج از انزوا و شکل‌گیری معادله جدید در محیط جنگ ترکیبی رزمایش مرکب نیروی دریایی ایران به همراه دو قدرت پیچیده جهان روسیه و چین از چند حوزه راهبردی حائز اهمیت است و می‌توان به آن از نگاه جنگ ترکیبی ایران علیه قدرت‌های فرا منطقه‌ای نیز پرداخت.

چند روزی است رزمایش مرکب و سازمان‌دهی شده دریایی در آب‌های جنوب ایران یکی از پربیننده‌ترین اخبار روز دنیا به شمار رفته و در این رابطه دیدگاه‌های مختلفی مطرح‌شده است. این رزمایش که به‌نوعی بیانگر قدرت دریایی ایران در منطقه غرب آسیاست نشان داده ابزارهای گوناگون دنیای غرب به‌ ویژه ایالات‌متحده در به چالش کشیدن این کشور نه‌ تنها مؤثر نبوده بلکه تبعات جدی برای واشنگتن و هم‌پیمانان منطقه‌ای آن در پی داشته است.

جنگ ترکیبی ایران علیه قدرت‌های فرا منطقه‌ای

رزمایش مرکب نیروی دریایی ایران به همراه دو قدرت پیچیده جهان روسیه و چین از چند حوزه راهبردی حائز اهمیت است و می‌توان به آن از نگاه جنگ ترکیبی ایران علیه قدرت‌های فرا منطقه‌ای نیز پرداخت.

جنبه نخست برگزاری این رزمایش راهبردی حوزه جغرافیایی است که درواقع از دریایی عمان تا اقیانوس هند را پوشش داده و این مسیر شاه‌راهی جهت تبادل انرژی و تجارت در جهان به شمار می‌رود و بسیاری از خریداران منابع انرژی و کالا به این منطقه نگاه اقتصادی و امنیتی ویژه دارند.

حضور نیروی دریایی راهبردی ارتش ایران به بازیگران قدرتمند منطقه و فرا منطقه‌ای نشان داده که می‌تواند سناریوهای مختلفی در جهت کنترل و مهار فشارهای امنیتی و اقتصادی ایفا کند و به‌نوعی سکان‌دار شکستن بسیاری از مبادی تحریم‌ها علیه ایران محسوب می‌شود.

نگاه هوشمندانه به این منطقه از تسلط کامل ایران به هرگونه اقدام امنیتی و نظامی برخی از قدرت‌ها دارد و در این خصوص ماهیت رزمایش مرکب و حضور نیروی دریایی چین و روسیه معادلات قدرت را به شکلی پیچیده و ناباورانه برای سناریو نویسان غرب تغییر داده و نگاه  کاملا جدیدی را در منطقه ایجاد کرده است.

اهمیت دیگر این رزمایش حضور فعال بازیگران دولتی هست که در آن شرکت کرده و هریک از آن‌ها توانمندی‌های ویژه‌ای در حوزه "سیاست، قدرت، اقتصاد و اقدامات امنیتی" دارند و توانسته‌اند طی چند سال گذشته در مقابل اروپا و آمریکا اقدامات بازدارند و راهکنشی را از خود بروز دهند.

به‌عنوان‌مثال حضور روسیه در سوریه و منطقه بالتیک و تحت‌الشعاع قرار دادن ناتو و همچنین جنگ تجاری چین و اختلاف بر سر مسائل هسته‌ای کره شمالی با آمریکا ودر ادامه مناقشات بر سر جزایر مورد اختلاف با ژاپن نشان داده این قدرت‌های بزرگ متحدانی هستند که به‌نوبه خود در قبال سیاست غرب موضع‌گیری کرده و آنان را در بازده زمانی بسیار کوتاه به چالش کشیده‌اند.

روس اگرچه درگذشته نیز تمایل فراوانی جهت حضور در این محدود آبی داشته‌اند اما با توجه به وجود هم‌پیمانان منطقه‌ای ایالات‌متحده؛ شرایط را برای حضور خود محیا نمی‌دیدند و این رزمایش موجب شد تا ناوگروه‌های روسی بتوانند مسیر جدیدی را در تبادل سیاسی خود دنبال کنند و می‌توان از آن به‌عنوان دومینوی انتقال قدرت از سوی روسیه در برابر غرب به‌ویژه ایالات‌متحده یاد کرد.

سناریو انزوای ایران

مورد دیگری که در این رزمایش اهمیت به سزایی دارد؛ زیر پا گذاشته شدن "سناریو انزوای ایران" و از بین رفتن محیط خاکستری و کاهش تنش‌های امنیتی در منطقه غرب آسیا به‌ویژه حاشیه خلیج فارس است. درواقع دنیای غرب تلاش دارد تا اهداف و کانال‌های فشار  را از طریق منطقه جنوب و به شیوه هیبرید به اجرا بگذارد که با انجام چنین رزمایشی می‌توان نتیجه گرفت که محیط خاکستری در حال از بین رفتن است و بسیاری از کشورها و قدرت‌های منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای به قدرت نظامی ایران باور جدی و انکار ناپذیری دارند.

از سویی انجام چنین رزمایشات نشان از افزایش عمق راهبردی ایران و نگاه هوشمندانه به منابع ترانزیتی اقیانوس هند دارد و این کشور قادر است به‌عنوان یک سکوی قابل‌اعتماد از این مسیر مهم و بارعایت قوانین بین المللی بیشترین بهره‌برداری را در مسیر خروج از انزوا بکارگیرد.

از نگاه دیگر برای اولین بار است که ما شاهد یک رزمایش ترکیبی با رویکردها و اهداف مهم؛ همچون اقتصادی، امنیتی، سیاسی و فرهنگی هستیم که بازیگران حاضر در آن همگی از بلوک شرق بوده و دیگر خبری از تجهیزات غربی و تفنگداران دریایی آمریکا نیست.

نکته دیگری که در رزمایش مرکب نیروی دریای ارتش جمهوری اسلامی ایران با حضور دو قدرت جهانی قابل بررسی است افزایش سطح توانمندی این نیرو با سایر قدرت‌ها و همچنین بروز یک قدرت دریایی نامتقارن کاملا جدید در برابر هرگونه سناریو احتمالی از سوی دول غربی وایالات متحده است.

از طرف دیگر نیروی دریایی ارتش با انجام چنین رزمایشات مرکب تلاش دارد تا توان رزمی خود را با مؤلفه‌های امروزی ارتش‌های مدرن همسو ساخته و توانایی بازدارندگی  خود را از حالت سنتی به یک نیروی نامتقارن مدرن تغییر دهد.

درمجموع می‌توان گفت در چند وقت گذشته تحولات زیربنایی مهم امنیتی در منطقه انجام‌گرفته و نشان می‌دهد امنیت دریای عمان و خلیج‌فارس بدون هرگونه ائتلاف‌سازی منطقه‌ای شکل نخواهد گرفت و نقش ایران به‌عنوان یک هسته شکل‌دهنده در راستای ائتلاف دریایی نسبت به گذشته پراهمیت‌تر شده است. اکنون معادله قدرت به طرز شگفت‌انگیزی در حال تغییر و جابه‌جایی است و برگزاری چنین رزمایش دریایی از سوی ایران نشان  می دهد؛ این کشور دارای توانمندی خاصی در به‌کارگیری ابزارهای موجود در حوزه جنگ ترکیبی است.

در این رابطه حضور بازیگرانی که خود در چنین جنگی حضور فعال داشته‌اند انتخاب هوشمندانه جمهوری اسلامی ایران در برابر سناریو هیبرید دنیای غرب به شمار می‌رود و بی‌تردید قدرت غربی از این به بعد در کلیه محاسبات خود در حوزه‌های مختلف بایستی شکل و ماهیت ائتلاف‌سازی ایران را به‌طور جد موردبررسی قرار دهند و بی‌شک چنین معادله چند حوزه‌ای در منطقه نشان از قدرت فراوان ایران در برابر هرگونه اقدام خصمانه دشمنان در منطقه است.