به گزارش خبری ایران زمین ، شهرام زرگر همزمان با روز معلم از لذتهای معلمی میگوید و توضیح میدهد که چرا بازیگری را به خاطر معلمی کنار گذاشت.
او سال ۷۳ جوان اول فیلم «دل و دشنه» مسعود جعفری جوزانی بوده که تماما در محل اسکان قشقاییها ضبط شده است.
او معتقد است شاید همین حضور در ایل قشقایی با آن پوشاک و اسبها و شیوه زندگی، سببساز علاقه او به فرهنگ عامه شده است. درسی که حالا با اشتیاق در دانشگاه تدریسش میکند.
شهرام زرگر، مترجم، مجری و بازیگر تلویزیون، سینما و تئاتر، سال ۱۳۴۴ در شهر تهران متولد شد. وی فارغالتحصیل کارشناسی بازیگری از دانشکدهی "هنرهای زیبا" دانشگاه "تهران" و کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی از دانشکدهی "سینما و تئاتر" دانشگاه "هنر" است. برزگر بازیگری را با فیلم «دل و دشنه» به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی (۱۳۷۳) آغاز کرد.
او پس از آن در پروژههای دیگری هم نقشآفرینی کرده است؛ «دشت ارغوانی» کار نادر مقدس، مجموعه «تنهاترین سردار» مهدی فخیمزاده، فیلمهای «عقرب» و «ارابه مرگ» رضا قهرمانی ، مجموعه تلویزیونی با محمد صالح علاء و ... اما بازیگری، هرگز مورد علاقه او نبوده و نیست و مدتی بعد این دانشجوی جوان راه خود را پیدا میکند؛ معلمی، شغلی که همچنان عاشقانه دوستش میدارد.
نباید دانش احتمالی خود را برسر دانش آموزان چماق کنیم:
زرگر فارغالتحصیل کارشناسی بازیگری از دانشکدهی هنرهای زیبا دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی از دانشکدهی سینما-تئاتر دانشگاه هنر است. او در دانشگاه همدورهای اصغر فرهادی، حمید فرخ نژاد، نغمه ثمینی و پریسا بخت آور بود. همیشه حکایتهایی تحت عنوان «من و اصغر» برای دانشجویانش تعریف میکند و میگوید: «دیدهاید افراد میخواهند خودشان را به آدمهای گنده بچسبانند؟ ... اما شاید واقعاً در همه این سالهای دانشجویی و برخوردهایی که با آقای فرهادی داشتم، سرجمع شاید 15 جمله هم با ایشان ردوبدل نکردم. علتش محجوب بودن اصغر بود و اینکه مثل ماها نیمکتنشین نبود. ...متأسفانه من در گروه بازیگری بودم او در گروه ادبیات نمایشی.»
این استاد دانشگاه به شرایط امروزِ روز اشاره میکند، اینکه به راحتی میتوان در دهکده جهانی، دانش را از سراسر جهان دریافت کرد.
امروزه تنها با یک کیبورد و اینترنت پر سرعت میتوان به تمام دانش انسانی دست پیدا کرد. شاید به نظر برسد معلمی، دیگر جایگاه پیشین را ندارد ولی باور دارم چیزی هست که نمیتوان آن را ازمیان دانش انباشته شده از هاردهای کامپیوتر دریافت کرد. مانند همین نگاه محترم به دانشجو، دادن اعتماد به نفس به او. ما نیامدهایم دانش احتمالی خود را همچون چماق بر سر کسی بزنیم که هنوز به آن دانش احتمالی دست نیافته. ما آمدهایم پلکانی برای بالا رفتن او باشیم.
قرار نیست مدالی به سینهام بزنند
او تاکید میکند: شعار نمیدهم و قرار هم نیست بابت این حرفها، مدالی به سینهام بزنند ولی شما همواره میتوانید از محیط پیرامون خود بیاموزید.
این مترجم تئاتر که دروسی مانند متون کهن، تاریخ تئاتر، فرهنگ عامه و ... را تدریس میکند، میگوید: طبیعی است آبشخورهای اینها متفاوت است. زندگی مانند یک رود جاری است. از هر جای آن به فراخور انتظار بهره میبرید. هر کس متناسب با انتظاری که دارد، از آن بهرهمند میشود. یکی در این رودخانه، خستگی در میکند، یکی به مرکوبش آب میدهد، یکی هم ممکن است با دیدن آب رود، شعر بگوید هر کس با درک و دریافت خود با پدیدهها برخورد میکند.
کارهای هنری شهرام زرگر:
ترجمهی نمایشنامههایی نظیر؛ «نینوچکا» (بیلی وایلدر)، «پابرهنه در پارک» (نیل سایمون)، «مادر ایکاروس» (سام شپرد)، «اتاقی در هتل پلازا» (نیل سایمون) و... را بر عهده داشته است.
کارگردانی مراسمهایی چون جشن روز تئاتر ایران - تهران و بزرگداشت شاهین سرکیسیان – خانه هنرمندان 1383، مراسم یک صدمین زادروز پروین اعتصامی - تهران - تالار وحدت 1385، مراسم اختتامیه دهمین جشنواره تئاتر دانشگاهی تهران - سالن اصلی تئاتر شهر، مراسم افتتاحیه سرای اهلقلم تهران - خانه کتاب 1386، مراسم نشر دانشگاهی دانشگاه تهران – تالار علامه امینی 1386.
داوری پنجمین جشنواره تجربه دانشگاه هنرهای زیبا- تهران 1388، چهارمین جشنواره سراسری شاهد و ایثارگر- ساری 1387، سومین جشنواره سراسری شاهد و ایثارگر- یزد 1386، هشتمین جشنواره تئاتر دانشگاهی در مناطق 1382 و جشنواره تئاتر دانشگاهی سیستان بلوچستان- زاهدان سال 1383.
تهیه کنندگی و کارگردانی ده برنامه نقد تئاتر 4 شبکه چهار سیمای جمهوری اسلامی و شرکت در چندین برنامه تلویزیونی و رادیویی بهعنوان میهمان و کارشناس تئاتر.
هفتم پژوهش نه هفته پژوهش!
وی توضیح میدهد: در بخش پژوهش بسیار ضعیفیم . فقط کمینگری میکنیم. اصلا به کیفیت توجه نداریم. آن چنان بر سر یک استاد کار میریزیم که او فقط مانند ماشین کار کند. چنین استادی به یک ماشین مکانیکی تبدیل میشود. درحالیکه یک استاد باید برای خواندن فرصت داشته باشد و دایم در حال مطالعه و بازسازی خود باشد و دانش خود را ارتقا دهد.
شهرام زرگر در پایان می گوید : با تمام این مشکلات و تنگناهای مالی، کسوت معلمی را انتخاب کردهام و کم فروشی نمیکنم همانطور که بازیگر نمیتواند بگوید امروز بد بازی میکنم چون از چیزی در کار ناراحتم. معلم هم همین است.