به گزارش پايگاه خبري و تحليلي
ايران زمين به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، دوباره روزهای انتخابات و وعدههای رنگارنگ؛ بکارگیری جوانان و زنان در جایگاههای مدیریتی موضوعی است که سالیان گذشته هم آن را شنیده بودیم، اما نکته مهم این است که با وجود موافق بودن مسئولان برای استفاده از توان جوانان و زنان چه مانعی بر سر راه تحقق این امر وجود دارد؟
زمانی که صحبت از انتصاب زنان و جوانان در سطوح مختلف مدیریتی کشور به ميان ميآيد، همه از این پیشنهاد استقبال میکنند و خودشان را حامی و طرفدار سمت دادن به زنان و جوانگرایی میدانند، اما در زمان عمل معمولا از انجام آن شانه خالی میکنند.
شاید فرصت ندادن به جوانان تحصیل کرده و متخصص برای پر کردن فضای مدیریتی کشور و استفاده نکردن از ایدههای تازه و خلاقانه آنها يكي از مشكلات كشورمان به شمار آيد. اینجاست که نشان میدهد این وعدهها و شعارهای بهکارگیری جوانان آن طور که باید معنای پیشرفت در این زمینه را ندارد.
بکارگیری جوانان و زنان در مناصب ارشد مدیریتی نیازمند قانون است؟
البته همین که در حد حرف و وعده هم گفته میشود میتوان گفت خوب است و کور سوی امیدی به ما میدهد، اما تا قانون و طرح مصوبی به طور خاص برای آن وجود نداشته باشد که مسئولان را به انتخاب جوانان برای سمتهای بالای مدیریتی اجبار کند، راه به جایی نخواهیم برد.
در بین هزاران طرح و لایحهای که در دولت برای بهبود شرایط و پیشرفت کشور برنامه ریزی میشوند و راه مجلس را برای نهایی شدن در پیش میگیرند تنها یک طرح وجود دارد که به ممنوعیت بکارگیری بازنشستگان و جایگزینی نیروهای جوان در پستهای مدیریتی میپردازد. زحمت این طرح را دولت دوازدهم کشیده، اما جز یک وزیر جوان دهه شصتی در بدنه اصلی دولت، مورد دیگری به چشم نمیخورد.
مسئولان هم دلایل و بهانههای خود را برای عدم انتصاب جوانان دارند. آنها بی تجربگی جوانان را مهمترین عامل موثر در این امر میدانند. طبیعتا وجود افراد با تجربه در یک پست حساس و مهم و استفاده از تجربه آنها در موضوعات و مسائل مختلف نتایج خوبی را به دنبال دارد، اما نباید قدرت، تخصص و پویایی جوانان کشور را نادیده گرفت و به راحتی از آن عبور کرد.
باید جوانانی که بیوقفه درس میخوانند و تلاش میکنند سطح علم و دانش خود را بالا ببرند به امید آن که هم خودشان موفق شوند و هم کشورشان را به سربلندی برسانند، اما در نهایت با این حقیقت رو به رو میشوند که سمتهای بالای مدیریتی جایی برای آنها و اجرای ایدهها و طرحهای آنها ندارد.
طلسم بکارگیری جوانان و زنان در جایگاههای مدیریتی در دولت سیزدهم شکسته می شود؟
زنان یک سوی دیگر این ماجرا هستند، زنانی که وقتی در خانه هستند یک خانواده را با تمام مسئولیتهایش به بهترین شکل مدیریت میکنند قطعا با تحصیلات، تخصص و توانمندیهای منحصر به فردشان در سمتهای بالای مدیریتی بسیار موفق خواهند بود که تعدادشان کم هم نیست.
اكنون در روزهای نزدیک به انتخابات چشم امید نامزدهای انتخاباتی به رأی جوانان و شاید در کنار آن زنان جوان است. آنها در صحبتهای خود وعده وزیر و معاون زن را میدهند، اما باید دید در دولت جدید این امر محقق خواهد شد یا نه.
مهدی تندگویان معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان نيز در گفتگو با رسانهها از جوانگرایی تقدیر کرد و گفت: مدیران کشور باید جوان شوند و این تنها راه نجات کشور است.
وي درباره سن مدیران معاونت جوانان وزارت ورزش و جوانان اظهار کرد: تمام مدیران این معاونت دهه شصتی هستند و نمیتوانید در این معاونت مدیری را پیدا کنید که دهه شصتی نباشد.
معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان با بیان اینکه اجرایی شدن جوانگرایی نیز میتواند به قانون نیازی نداشته باشد، افزود: باید توجه داشت که شایسته سالاری باید بین جوانان و بزرگسالان صورت گیرد.
تندگویان ادامه داد: شایسته سالاری یعنی جوانی بر سر کار آید که حداقل تخصص پایه، تجربه و تواناییهای آن سمت را داشته باشد.
او تأکید کرد: با درخواست دولت، معاونت جوانان آماده معرفی جوانان تحصیل کرده و با تخصص به حوزهها و سمتهای اجرایی مختلف است.
با همه اینها اگر نخواهیم منفی نگری داشته باشیم، باید گفت جوانگرایی و حمایت از ظرفیتهای جوانان توانای کشور در کنار استفاده از تجربیات افرادی که سالهای زیاد مدیریت مجموعهای را به عهده داشتند میتواند به پیشرفتهای روزافزون در زمینههای مختلف کمک زیادی کند.