به گزارش گروه تحلیل و آینده پژوهی پایگاه خبری تحلیلی ایران زمین، جنگ شناختی کوتاه شده جنگ روانشناختی یا جنگ روانی قدیم در بستر ابزارها و امکانات نو میباشد. منظور از اصطلاح شناخت در این جنگ عبارت است از «روش معینی از تفکر، مجموع یک فرد یا گروه اجتماعی، عادات ذهنی و بهطورکلی طرز فکر کل مردم».
جنگ شناختی یکی از آخرین گرایشها در جنگ مدرن است. محتوای مفهوم «شناخت» شامل ارزشهای اخلاقی و روانشناختی، واقعیت روانشناختی و رفتاری، ویژگیهای سازگاری و تربیتی و نگرش به دین و فرهنگ است.
در عصر حاضر جنگ شناختی، ابزار اصلی دستیابی به اهداف توسعهطلبانه بدون درگیری نظامی است. دگرگونی آگاهی گروههای اجتماعی گسترده و تحمیل مواضع جهانبینی گلوبالیستی به ابزار اصلی پیروزی در این جنگ مدرن تبدیلشده است. در درگیریهای مدرن، میدان تمرکز جنگ بهطور فزایندهای در حال تغییر است و بر این اساس قدرت نظامی، بر اساس ترکیبی از شاخصهای سیاسی اقتصادی، اقدامات اطلاعاتی و سایر اقدامات انجام شده، ارزیابی میشود.
تلاش برای تصرف و حفظ قلمرو مانند دوران گذشته نیست بلکه با نیات جدیدی جایگزین شده است، به عنوان مثال واپایش زیرساختهای حیاتی کشور در ونزوئلا، اوکراین و بسیاری دیگر از طریق یک رژیم نظارتی، که اغلب به موازات دولت حاکم خارج از دولت فعلی ایجاد میشود و نظارتها از طریق مراکز تولید اطلاعات و مجازی انجام میگیرد و از نزدیک با سایر ابزارهای غیرنظامی ادغام میشود و به ابزاری کارآمد برای واپایش و دستکاری پتانسیل اعتراضی ساکنان آن کشور تبدیلشده است. با ایجاد بیثباتیهای اقتصادی، اجتماعی و اعتراضات مدنی و کارگری، اعتراضات اصلی را منحرف و کانالیزه کرده و سرکوب میکنند. مشخصه آن، اقدامات نظامی بعدی در قالب اقدامات پنهان، غیرمستقیم و نامتقارن «توسط بازیگران غیردولتی» است؛ مانند آنچه در عراق، افغانستان، لیبی و سوریه رخ داد.
هدف جنگ شناختی
تمامی تاریخ تمدن، همان تاریخ جنگ شناختی است. در شرایط مدرن، در بستر توسعه شگرف فناوری اطلاعات، هیاهوی زیادی برای تغییر شناخت فردی و هویت فرهنگی و تخریب ارزشهای ملی تاریخی کشور و جامعه به وجود آمده است.
در حال حاضر استفاده بدخواهانه از فناوری اطلاعات و ارتباطات در جنگهای شناختی برای مداخله در امور داخلی سایر کشورها تأثیر مخرب بسیار چشمگیری داشته و شناخت کل ملت را تغییر داده است. این اطلاعات بهآرامی و در درون، شناخت تفکر و آرمانهای فرد و کل ملت را فرسایش داده و آرمانهای خود را جایگزین میکند. عرصههای شناخت، خودآگاهی ملی، هویت ملی و فرهنگی به میدانهای جنگ خلاصه میشود. این جهت ابتدا برای تهمت زدن و سپس حذف ارزشهای سنتی ملت است؛ تا آگاهی عمومی نسبت به تهاجم اطلاعات بیرونی حساسیت نداشته باشد و حتی این اقدامات حرکتی مترقی تلقی شود. دیگر اهداف جنگ شناختی عبارتند از:
- باعث شود مردم یک کشور توانایی خود را در درک مخاطرات کشور و موقعیت و نقش استراتژیک خود، از دست بدهند و سپس نسبت به سرنوشت کشور و ملت بیتفاوت شوند و به سبک زندگی انحرافی موردنیاز دشمن روی آورند.
- تحت فشارهای جانبی، مانند اقتصادی و با چاشنی نارضایتیهای فراگیر و بهرهگیری از نارضایتی مردم، از طریق شبکههای اجتماعی و رسانهها اقشار مردم را به گروههای مختلف «مشارکت و حمایت» تقسیم کرده، و از طریق جعل هویتها، نقشها و سبکهای جدید زندگی برای مردم را معرفی میکنند.
- مردم را نسبت به اتفاقات جامعه منفعل نموده و احساس بیاثر بودن در جامعه را به آن ها القا می کند و آن ها را به مقابله با حرکتهای اجتماعی وامیدارد.
- ارزشهای جدید و طراحیشده و هنجارهای رفتاری اجتماعی و فردی را به مردم القا میکند و الگوهای رفتاری ناهنجار را در جامعه ممکن و پیشرفته نشان میدهد. از بین بردن حافظه فطری فرهنگی و تاریخی مردم منجر به آشفتگی اجتماعی و روانی و «اختلال عصبی» میشود، که آنها را در برابر بیگانگان و بازیگران «صنعتگر سیاسی»، « غولهای تولید محتوا»، «آشوب واپایششده» و «انقلابهای رنگی» بهشدت آسیبپذیر میکند.
- ایجاد ابهام در فضای اطلاعاتی، آگاهی افراد را بهگونهای تغییر می دهد، که توانایی تفکر عمیق در مورد رویدادها را ازدست داده و یک برداشت شخصی از واقعیات جامعه به نفع دشمنان، پیدا میکنند.
روشهای جنگ شناختی
بهطور گسترده در تلاش برای جایگزینی ارزشهای سنتی باارزشهای لیبرال و جایگزینی مفاهیم «ملت»، «مردم»، «کرامت» تجلی مییابد. این اهداف نظامی درواقع از طریق ایدههای جهانیگرایان، جنبش سبز و دیگران ترویج میشوند.
یکی از روش های جدیدی که آنها معرفی میکنند، لغو تدریجی مالکیت خصوصی به نفع املاک استیجاری است. این نهتنها در مورد مسکن، بلکه اتومبیلها و لباسها نیز صدق میکند. ممنوعیت گوشت گاو و ماهی برای «مبارزه با انتشار کربن در سراسر جهان و حفظ منابع بیولوژیکی» و انتقال بهجایگزین کمپوست برای چاپ سهبعدی مواد غذایی، بر جامعه جهانی تحمیلشده است.
طبق این ایده، همهچیز اجاره خواهد شد، اموال خصوصی ناپدید میشود و غذا مستقیماً از لولههای آزمایش تحویل داده میشود؛ اما البته، همه اینها برای مردم است، نخبگان همچنان در خانههای خود زندگی میکنند، همانطور که قبلاً انجام میدادند و همچنین به خوردن گوشت و ماهی باکیفیت بالا ادامه میدهند. دانشمندان خواستار ترکیب نوروبیولوژی و بومشناسی انسانی و تبدیل دانش علمی غیرنظامی به دانش نظامی می شوند. فراخوانی از شرکتهای بزرگ برای سرمایهگذاری بیشتر در راه اندازی جنگ شناختی وجود خواهد داشت و این چیزی است که ما در حال حاضر هم شاهد آن هستیم. مرحله بعدی واپایش دیجیتال بر هر فرد و جایگزینی دولت و ملتها با نهادهای فراملی است.
در حال حاضر، در جنگ شناختی عمدتاً از روشهای زیر استفاده میشود:
- پنهان کردن عمدی اطلاعات کلیدی در مورد وضعیت در حوزههای مختلف زندگی اجتماعی.
- اطلاعات ارزشمند را در مقدار زیادی "زبالههای اطلاعات" غوطهورمی کنند.
- مفهوم دزدی را تغییر میدهند یا معنای آن را تحریف میکنند.
- توجه بیشازحد به رویدادهای بیاهمیت.
- مفاهیمی که در فضای مجازی تغییر کیفی دادهشده را بهعنوان معیارهای عقلی القا میکنند.
- ارائه اخبار منفی در جامعه برای کمرنگ کردن اخبار مثبت.
- ممنوعیت انتشار برخی از انواع اطلاعات و ممانعت از بحثهای اجتماعی گسترده در مورد مسائل کلیدی برخی از نهادهای حکومتی و ایجاد فضای ممنوعه.
- شایعهپراکنی علنی و فریب مردم در داخل و خارج از کشور.
تهدیدات جنگ شناختی که کشور باید با آن ها مقابله کند
- تهدید اینترنتهای ماهوارهای
- تهدید جدید متا و فروش سرزمینهای مجازی
- تهدید شبکه تور و دارک وب
- تهدید ارز دیجیتال
- تهدید معاملات غیرمتعارف بهواسطه تلفیق شبکه تور و ارز دیجیتال
- تهدید فرهنگی به جهت بیارزش شدن آبرو و حیثیت شخصی در جامعه
- تهدیدات شبکههای اجتماعی یا زندگی دوم
- سرزمینها و حاکمیتهای اینترنتی
- تغییرات ناهنجار و شکلگیری زبان جدید
- القا اصطلاحات و ترکیبهای زبانی
در نهایت شایان ذکر است، که جهان غرب به طور فزاینده ای با اتخاذ سیاست های رادیکال، به دنبال محروم کردن ایران از موقعیت خود به عنوان یک ملت بزرگ و انکار سهم برجسته آن در پیشرفت و توسعه بشر است. مثال راه اندازی جنگ شناختی علیه مردم ایران واضح است. ایالات متحده، کشورهای اروپایی و به ویژه کشورهای منطقه نفرت را علیه ایران گسترش می دهند و هدف اصلی آن ها، تنها ایجاد موانع برای بازگشت ایران به وضعیت یک قدرت جهانی نیست، بلکه راه اندازی یک «جنگ شناختی همه جانبه» برضد ایران در آینده نزدیک می باشد.
با تشکر در حوزه جنگ شناختی اطلاعات واضح و روشنی بیان شده اکثر مقالات منتشره ارائه شده اخیر مبهم و گویا بوده....
عالی بود ممنون
در حوزه جنگ شناختی عملی واقعا با ضعف روبه رو هستیم این مقاله هرچند خلاصه به این حوزه پرداخته و نیاز به تفصیل بیشتر محسوس است