به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ایران زمین به نقل از مهر، همایش تجلیل از مادران و همسران شهدا به همت شهرداری منطقه ۱۲ و با حضور علیرضا زاکانی، شهردار تهران، مهدی بابایی، احمد علوی و زهرا شمساحسان از اعضای شورای شهر، حسین نظری معاون هماهنگی و امور مناطق شهرداری تهران، امیر یزدی شهردار منطقه ۱۲ و مریم اردبیلی مدیرکل امور بانوان شهرداری تهران بر گزار شد.
علیرضا زاکانی با بیان اینکه چندصباحی توفیق داشتیم در حوزه دفاع مقدس در کنار فرزندان شهید شما عزیزان باشیم و خاطرات و حالات و روحیات این عزیزان را از نزدیک مشاهده کنیم اظهار داشت: حقیقت این است که شهادت امری نبود که به صورت اتفاقی برای کسی پیش بیاید، بلکه شهادت جنبههای مختلفی داشت، از جمله اینکه آگاهانه و ارادی بود.
وی ضمن تعریف خاطره ای گفت: شب یکی از عملیاتها بود که شهید فیلسوفزاده سرش روی زانوی ما بود و به شهادت رسید. کنار این شهید چند برانکارد بود که شهدای دیگری بر روی برانکارد قرار داشتند و پتویی روی چهرهشان بود. اولین برانکارد، شهیدی بود که از بچههای عملیات بود و دومین برانکارد جوانی بود که مثل قرص ماه میدرخشید؛ چهرهها در ذهنم حک شد و بعد از سالها به دانشگاه آمدیم و یک همکلاسی داشتیم که دو برادرش رفیق ما شده بودند.
شهردار تهران ادامه داد: برادر کوچکتر گفت که من برادر شهید حمیدی هستم. وقتی داستان شهادتش را شنیدم، فهمیدم این شهید همان نفر دومی است که دیدم و مثل قرص ماه میدرخشید. به او گفتم به مادرت نحوه شهادت برادرت را توضیح دهید و بعد از چند وقت به برادر بزرگتر او نحوه شهادتش را توضیح دادم.
زاکانی خاطرنشان کرد: برادر این شهید به من توضیح داد که این شهید در کربلای ۵ تیر به سرش برخورد کرد و ۱ ماه و نیم در بیمارستان بود و بعد از مدتی که حالش بهبود پیدا کرد، به منطقه برگشت و قبل از شهادتش به من گفت من این بار دیگر شهید میشوم؛ از او پرسیدم که سر این خداحافظی و بیان شهادت چیست؟ پاسخ داده بود که چیزی جز خدا نمیبینم و جذبه الهی مرا در خود غرق کرده است.
وی ادامه داد: در کربلای ۸ صحنه سخت بود. ساعت ۱۰ شب قرار بود عملیات کنیم. یکی از دوستان ساعت ۲.۵ شب اعلام کرد که رفتن به خط، خودکشی است اما شب عملیات انجام شد و به لطف خدا خط شکست.
شهردار تهران عنوان کرد: در خط مستقر بودیم تا اینکه فشار عراقیها زیاد شد؛ حاج اصغر ارسنجانی آمد و به یک سرباز که نفر آخر خط بود گفت که یک خاکریز باید عقبنشینی کنیم و بعد از راهیکردن آخرین سرباز خط، یک لشکر از عراقیها بر سر او ریختند. در واقع پیکر او هنوز همانجا است؛ او جانش را داد تا آن سرباز را که امانت بود به عقب براند و حاج اصغر امانتداری کرد.
وی تاکید کرد: شهدا هم آگاهانه رفتند و هم در محضر الهی مسئولیتپذیر بودند و مورد پذیرش خدا قرار گرفتند؛ آنها امروز نیز هستند، اما محدودیتهای دنیایی را ندارند و به ما کمک میکنند و مهم این است که ما در خط باشیم و خودمان را در معرض بهرهمندی از این ظرفیتها قرار دهیم.
زاکانی در تکریم مادران و همسران شهدا گفت: امیدواریم گوشهای و قطرهای از یک دریا خدمت را معطوف به شما داشته باشیم و خداوند همه ما را در مسیر شهدای رفیقمان که مسیر امام حسین (ع) است، پایدار بدارد و به ما توفیق درک شهادت عنایت کند.
امیر یزدی شهردار منطقه ۱۲ نیز در همایش تجلیل از مادران و همسران شهدا اظهار داشت: توفیق داریم که امروز در جمع منور خانواده شهدا هستیم تا به اندازه ذرهای ناچیز از زحمات شما برای انقلاب و نظام و اسلام را جبران کنیم.
خالقیپور مادر شهیدان علیرضا، رسول و داود خالقپور نیز در این همایش گفت: ۲۳ سال با شهدا زندگی کردم و ۳۷ سال است که با خاطرههای آنها زندگی میکنم. در این جمع احساس میکنم با خانواده خودم نشستم، چرا که خانواده شهدا مثل زنجیر به هم پیوستهاند و از دست اندرکاران این همایش تشکر دارم که باعث آرامش من شدند.
این مادر شهید ادامه داد: احساس میکنم امسال برای ما انقلابی شده و بچههای خودمان به سر کار آمدند؛ از رئیسجمهور و وزرا گرفته تا آقای زاکانی شهردار تهران که جانباز هستند.