امروز وقتی داشتم داخل تاکسی گوشی همراهم طبق روال روزانه چک میکردم؛ دوباره سری به رسانه محبوبم یعنی تلگرام زدم و متقابلاً با انبوهی از پیامهای مختلف روبه شدم، خوب این هم مزایای دولت الکترونیک برای باخبر شدن سریع از خبرهاست حالا چه خوب یا بد. فکر می کنم توی این دوره زمونه مردم به لحاظ معیشتی بسیار در عذاب و سختی هستند وهمین امر باعث شده تا ناهنجاری های جامعه به اوج خودش برسه و مشکلاتی ایجاد کنه.
به عنوان مثال چند روز پیش در خبری رسمی متوجه شدم که دیگه شهرداری تهران قصد نداره زباله ها و پسماندهای مناطق مختلف به پیمانکارهای قبلی بده و یا چرا راه دور بریم؛ هر روز صبح که از منزل به سمت اداره حرکت می کنم عده ای از افراد می بینم که شب ها به دلیل نداشتن جا و مکان درست و حسابی در ماشین هاشون و یا در کنار خیابون می خوابن و چقدر سخت و عذاب آوره؟ حال با وجود چنین شرایطی بسیاری از دستگاه های دولتی با این که متوجه هستند در کنار اونها چه می گذره آمار و ارقام هایی رو به جامعه میدن که با واقعیت سازگاری نداره و حتی باعث میشه مردم به اونها اعتماد نکنند.
الانه انگار دومینوی کسب محبوبیت از سوی دستگاه های دولتی و غیر دولتی در جامعه به راه افتاده؛ هر نهادی که میبینی مدیر و مسئولش ادعای محبوبیت داره و تازه کلی آمار و ارقام نشون میده که معلوم نیست از کجا و چطوری تهیه شده و بایک بوق رسانه ای هم تلاش میکنه انتشار بده. گاهی روزها فکر می کنم به جای ایران؛ در دانمارک و یا چه میدونم در کشورهای جهان اول زندگی می کنم همش محبوبیت، دوست داشتن مردم، رسیدگی به مشکلات و ...

محبوبیت و اعتماد نیروی انتظامی
همین امروز در یکی از کانالهای اطلاعرسانی پر طرفدار با یک تیتر خبری جالب روبهرو شدم؛ فرمانده نیروی انتظامی که البته یک فرمانده محبوب و دلسوزو و انصافا با صداقت و خوش برخورد هم هست «لاقل اون چیزی که ما توی تلویزیون و رسانه ها دیدیم» چند نکته جالب مطرح کرده که از دیده من و شاید سایر افراد جامعه جای سؤال و ابهامات فراوانی ایجاد کرده باشه. ایشان در جایگاه فرمانده پلیس طی صحبتی در بین رسانههای خبری بیان کردند که مردم پلیس را دوست دارند؛"خوب" عجب تفکری دربین فرماندهان نیروی انتظامی وجود داره که ما ازش بی خبریم؛ مگر قبلاً چنین چیزی نبوده؛ مگر می شودشما در جامعهای زندگی کنید که از نیرویی که برای شما امنیت ایجادمی کنه متنفر باشی.
کمی با خودم فکر کردم و گفتم این هم از صداقت چنین فرمانده دلسوزیه که بهخوبی درک کرده برخی اقدامات صورت گرفته در چند سال گذشته چندان خوشایند جامعه نبوده و اینجاست که به عنوان یک شهروند عادی به "صداقت گفتار" چنین فرمانده ای بازهم افتخار کردم. خلاصه ایشان فرمانده پلیس هست و از پیچ و خم جامعه بیشتر از ما می دونه؛ اما قسمت بعدی خبر واسه من بیشتر از قسمت های دیگه جذاب و تا حدودی بحث برانگیز بود؛ در بخشی از صحبتها به محبوبیت و اعتماد نیروی انتظامی در میان مردم اشارهشده و اینکه دومین دستگاه دولتی محسوب می شه.
با خودم فکر کردم پس کدام دستگاه اول هست، عجب ارگانی که تونسته توی چنین شرایطی رتبه اول کسب کنه؟ با بررسی های انجام گرفته و البته رسمی دیدم که نظرسنجی ها در سال گذشته نشان داده "ارتش" محبوبترین دستگاه دولتی است.

هنوز یادم نرفته وقتی داشتم خبر 20:30 میدیدم ناگهان تصویر یک سرهنگ ارتشی با لباس فرم و آرام و علائم پخش کردند که خم شده بود و با یک روحیه وصف ناپذیری داشت به مردم کمک می کرد؛ وای خدا ... چقدر جالب و پر مفهوم بود.
انگاری تو ذهن همه فقط دوست داشتن، عشق و همدلی موج می زد.
بعد اومدم و با وقایع دوربرمون یک مقایسه ساده کردم. با خودم گفتم؛ بدون شک این چیزیه که الآن بسیاری از نهاد و ارگان ها با توجه به شرایط کنونی به دنبالش هستند، (یعنی محبوبیت) خیلی ها هزینه کردند و فکر می کنن موفق بودند اما؛ در مقابل واکنش مطلوبی به دست نیاوردند و تنها برای پاسخگویی به اذعان عمومی به یکسری آمار و ارقام بسنده کرده اند؛ ولی ارتش فقط با صداقت تونسته دل مردم فتح کنه.
محبوبت کاملا مشخصه که با ارتشی هاست چند سالی هست که محبوبیت بقیه ارگان ها کم شده