تقابل آمریکا و ایران در خلیج فارس دوباره وارد برحه‌ای تازه شده است. در اوایل اردیبهشت ماه، دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریكا تهدید كرد، در صورت نزدیك شدن خطرناک قایق‌های تندرو سپاه پاسداران به کشتی‌های آمریکایی، قایق‌های آنها را نابود خواهد كرد. 

همچنین تصریح کرد: 

"من به نیروی دریایی آمریكا دستور دادم، در صورت نزدیك شدن خطرناک قایق‌های تندرو سپاه پاسداران به کشتی‌های ما در دریا، قایق‌های نظامی ایران را گلوله‌باران كنند و از بین ببرند."

حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در پاسخ به سخنان رئیس‌جمهورآمریکا اذعان کرد: 

"در صورت تهدید كشتی‌ها یا کشتی‌های جنگی ایران، پاسخی سریع، قاطع و مؤثر به نیروهای آمریكایی خواهد داد".

یکی از سناریوهای احتمالی تشدید تنش میان تهران و واشنگتن در جنگ بصورت ذیل تحلیل می‌شود:

"یکی از دلایل تشدید تنش بین ایران و آمریکا، لفاظی مداوم و رو به رشد ضد ایرانی درکاخ سفید به عنوان بخشی از مبارزات انتخاباتی ریاست‌جمهوری ترامپ است. که تلاش دارد عناصر تندرو حزب جمهوری خواه و لابی‌های پشتیبانی کننده صهینویست را جهت حمایت در انتخابات راضی نگه دارد. 

عامل مهم محرک دیگر که جنگ با ایران را به‌صرفه کرده سقوط قیمت حامل‌های انرژی در جهان است. اقدامات کاخ سفید احتمالاً بحران اقتصادی جهانی و آشفتگی در بازار انرژی را تشدید می‌کند؛ در واقع، درگیری جدید در خلیج فارس به لحاظ نظری می‌تواند قیمت نفت را به 50 تا 60 دلار در هر بشکه برگرداند. آمریکا یکی از متضررترین از کشورها در کاهش قیمت نفت می‌باشد بصورتی که هر بشکه نفت سبک آمریکا به منفی 30 دلار رسیده است که رقمی بسیار عجیب و بی‌سابقه در بازار انرژی جهانی بوده است.

در این شرایط، درحالی که ایران بدلیل درگیری با مسائل اقتصادی و کاهش درآمدهای مردم در بحران بیماری کرونا علاقه‌ای به تشدید درگیری با ایالات متحده ندارد. به گمان بسیار این شرایط برای امریکا محرک می‌باشد. و به احتمال زیاد شروع درگیری‌ها می‌تواند یکی از روش‌های زیر باشد:

• یک کشتی جنگی یا گروهی از کشتی‌های جنگی ممکن است وارد آ‌ب‌های سرزمینی ایران شوند.

• هواپیماهای ارتش آمریكا ممكن است به طرز ناخوشایند فضای هوایی ایران را نقض كنند.

• آمریکایی‌ها می‌توانند حمل و نقل غیرنظامی را برای ایران از طریق تنگه هرمز مسدود کنند یا حرکت یک نفتکش دیگر ایرانی را به تأخیر بیاندازند.

• کشتی‌های آمریکایی می‌توانند حمله به یک زیردریایی ایرانی را شبیه‌سازی کنند.

باتوجه به این موارد کشور ایران برای دفاع از مرزهای خود مجبور خواهد شد به تحریکات پاسخ دهد. در نتیجه یک درگیری نظامی بین نیروهای دو کشور رخ خواهد داد؛ کاخ سفید ایران را به تجاوز به سربازان آمریکایی متهم خواهد کرد و نیروی دریایی آمریکا حمله موشکی نمایشی را به چندین هدف در داخل ایران تحویل خواهد داد. این حمله باعث می‌شود تا تهران اقدامات بیشتری را انجام دهد، از جمله وارد کردن نیروی دریایی ارتش که ساختاری منظم و کلاسیک در مقابل تهدیدات فرا منطقه‌ای خواهد داشت.

دکترین استفاده از نیروی دریایی منعکس کننده اصول انجام عملیات نامنظم و نامنظم نظامی است که مبتنی بر غافلگیری، فریب دشمن، سرعت عمل و تصمیم‌گیری، انعطاف‌پذیری، سازگاری، عدم تمرکز و استفاده از واحدهای مانور سیار در دریا است. که شامل تکنیک‌های "آتش و مانور"، حملات ناگهانی، تجمع سریع مقدار زیادی نیرو و وسیله در بخش خاصی از منطقه آب برای سرکوب دفاعی دشمن است. نیروهای دریایی درگیر را می‌توان به عنوان ازدحامی از موشک‌های پر سرعت و ناوگان که از اندازه و مانور استفاده می‌کنند برای همراهی و مقابله با کشتی‌های دشمن تشریح کرد.

مفهوم ناوگان قایق‌های تندرو به شما این امکان را می‌دهد تا به سرعت گروه‌های تاکتیکی کشتی‌ها و قایق‌های تندرو را برای انجام حمله غیر منتظره از جهات مختلف در یک زمان خاص در یک منطقه خاص دریایی برعلیه ناوهایی به ابعاد بزرگ  تشکیل دهید. این گروه‌ها مستقیماً در یک نوبت جبهه حمله را تشکیل، نبرد به هم پیوسته و آشکار را آغاز می‌نمایند

ناوهای پرنده و قایق‌های تندرو کوچک در گروه‌های محدود و بصورت تصادفی از جهات مختلف و بصورت نامنظم به هدف مورد نظر حمله نموده که برای یک ناوا با ابعاد بزرگ بسیار خطرناک هست البته لازم به ذکر است که روحیه متهورانه پرسنل سپاه و انگیزه‌های قوی اعتقادی و دینی این نیروها در و انجام یک حمله پر ریسک می‌تواند تاثیرگذار باشد. این عامل باعث می‌شود ناوگان قایق‌های ایران، مسلح به موشک، اژدر، ضد هوایی، توپخانه و اسلحه‌های کوچک بخصوص برای ناوگان آمریکایی بسیار خطرناک باشند.

ناو‌های هواپیما بر و کشتی‌های جنگی بزرگ آمریكا به اهداف اولویت حمله ایران تبدیل خواهند شد. در صورت موفقیت حتی جزئی ایران، ایالات متحده باید انتقام گسترده‌ای را علیه زیرساخت‌ها و مراکزفرماندهی نظامی و سیاسی ایران انجام دهد. در این مرحله، تهران یا باید در این درگیری محدود شکست را بپذیرد یا با حمله دیگری به نیروهای آمریکایی و اهداف در منطقه پاسخ دهد.

دکترین نظامی جدید ایالات متحده در اولویت استفاده از واحدهای خودکافی سیار که از سیستم‌های خودمختاری بالا، بدون سرنشین و رباتیک، همراه با ایجاد ارتباط گسترده با سلاح‌های دقیق در ترکیب با استفاده حداکثری از روش‌های جنگ الکترونیکی و جنگ اطلاعاتی است.

اگر درگیری مسلحانه به پیشرفت خود ادامه دهد، ایالات متحده مجبور خواهد شد عملیات هلی برن و پیاده کردن نیروها را در بخش‌های اصلی سواحل ایران انجام دهد. موفقیت چنین عملی محدود در مواجهه با مخالفت‌های سرسخت حمله به ایران در حزب دموکرات آمریکایی، بعید به نظر می‌رسد. به‌دلیل وقایع فعلی در کشور آمریکا و عدم موفقیت در عراق، سوریه و افغانستان، اثر بخشی اقدامات یگان‌های هوایی آمریکایی با انگیزه ضعیف و وضعیت روانی دشوار ارتش آمریکا محدود خواهد شد.

پنتاگون مجبور به عقب نشینی یا گسترش درگیری‌ها به یک جنگ تمام عیار است که کل منطقه خلیج فارس را در برمی‌گیرد. اگر تعداد نیروهای درگیر، این اجازه را ندهد که واشنگتن در طی 1-2 هفته ضربه مهلکی به ایران وارد کند، چین و روسیه برای مقابله با آمریکا چه در جبهه دیپلماتیک و چه بسا از طریق تهیه تسلیحات و کمک‌های اقتصادی به نیروها بپیوندند. به احتمال زیاد، این اختلاف منجمد خواهد شد یا ایران را برای آمریکایی‌ها به "ویتنام جدید" تبدیل می‌کند.

نتیجه دیگر مرحله قبلی درگیری کاملاً محتمل است. علیرغم همه مشکلات، ایالات متحده قادر خواهد بود منطقه‌ای اشغال‌گرانه در داخل ایران ایجاد کند، احتمالاً در منطقه ساحلی نزدیک تنگه هرمز بدون حرکت بیشتر در داخل کشور. در این‌صورت، تجارت نفت ایران کاملاً مسدود خواهد شد و وجود دولت ایران در قالب فعلی به خطر خواهد افتاد.

سناریوی که احتمال بیشتری هم دارد که شکست ایالات متحده در یک درگیری محدود است، یک یا چند ناوگروه آمریکا با قایق‌های تندرو سپاه در خلیج فارس درگیر می‌شوند از سوی دیگر ناوگروه سنگین ارتش ایران با موشک‌های عمود پرواز و کروز ضربات مهلکی را به ناوگان دریایی آمریکا وارد می‌کند و پایگاه‌های ارتش ایلات متحده در کشور‌های حوزه خلیج فارس هدف موشک‌های زمین به زمین میان‌بُرد ایران می‌شوند. از سویی دیگر جبهه‌ای تازه میان عناصر باقی‌مانده از داعش در کشور عراق گشوده است که مواجهه محور مقاومت در عراق با ایشان در پی‌شکست آمریکا در منطقه جالب به نظر می‌رسد. یعنی دومین مرحله پیش‌بینی شده مقابله با ایران، در نتیجه خسارات قابل توجهی در ناوهای جنگی، هواپیما و پرسنل. 

در این صورت، نفوذ آمریکا در منطقه به میزان قابل توجهی تضعیف خواهد شد و کاخ سفید مقدمات عملیات تلافی را آغاز می‌کند. 

نتیجه:

عوامل اقتصادی بازار انرژی می‌تواند محرکی برای دولت آمریکا در ایجاد تنش و درگیری‌های محدود در قلب انرژی دنیا یعنی خاورمیانه باشد از سوی دیگر فعالیت گروه‌های تکفیری با کمک آمریکا در عراق و تحرکات آمریکا در ایجاد اتلافی بین سیاسیون عراق در مقابله با ایران و فشار عربستان به قطر و ایجاد درگیری‌ها در این کشور و تغییر ساختار قدرت می‌تواند قطعات پازل بازی صهینیوستی آمریکایی و سعودی برعلیه ایران باشد.