تحلیلگر ایران زمین تورم زدایی از حرف تا عمل: راهکار های عملی برای مقابله با آن
تفکر غالب در بدنه برنامه ریزان دولتی آن است که از طریق مالیاتهای غیرمستقیم درآمدهای بیشتری کسب نموده و ارزش بدهیهای خود را کاهش میدهند.
ناآرامیها در ایالات متحده ادامه دارد؛ و طی روزهای گذشته، اندکی در شدت آنها کاهش یافته است، اما هنوز متوقف نشدهاند.
ناآرامیها در ایالات متحده ادامه دارد؛ و طی روزهای گذشته، اندکی در شدت آنها کاهش یافته است، اما هنوز متوقف نشدهاند.
دشوار است که دقیقاً بگوییم چه مدت زمان بیشتری لازم است تا احساسات معترضین تا حدودی فروکش کنند و اوضاع تثبیت شود. برداشت نهایی این برحه در تاریخ آمریکا میتواند با گذشت زمان انجام شود، زمانی که شدت اعتراضات کاهش یابد میتوان تجزیه و تحلیل کم و بیش کامل و دقیقی را انجام داد در ادامه به دستاورد و نتیجههایی از این اعتراضات می پردازیم.
باوجود پیشرفت چشمگیر فرهنگی که طی دهههای گذشته در جامعه ایالات متحده در راستای موضوع نژادی داشتهاند، اما نژادپرستی و تنش پیرامون این مشکل همچنان باقی است و از بین نرفته است. آمریکاییهای آفریقایی تبار چنین رفتارهای نژاد پرستانهایی را بصورت روزانه در تمام عرصههای زندگی خود میبینند و کاملاً آشکار بوده و در این مورد شک و تردید نداشتند اما برای بسیاری از آمریکاییهای سفیدپوست، تصورات دیگری از جهان اول که بهزعم خود آزادترین کشور دنیا داشتند، آشکارتر شد.
درعین حال ،گروه دیگری از سفید پوستان هستند که نژادپرستی خود را پنهان نمیکنند، آنان نژاد سفید آمریکایی را برترین نژاد دانسته و به این عقیده افتخار می کنند. بسیاری از آمریکاییهای سفیدپوست که واقعیت نژادپرستی را تشخیص نمیدهند و یا شک میکنند اغلب با خودشان به اندازه کافی صادق نیستند. به عبارت، آنها علناً اعلام میکنند که نژادپرست نیستند، اما درعین حال دیدگاههای نژادپرستانه را حفظ میکنند. این نژادپرستی نهفته است که احتمالاً بزرگترین تهدید را ایجاد میکند. به عبارت دیگر کسانی خواسته و تفکرات نژاد پرستانه دارند اغلب بدون اینکه حتی خودشان متوجه این موضوع شوند، واقعیت این امرهمه چیز را پیچیدهتر کرده است.
البته در میان سیاه پوستان آمریکایی نیز اتفاق نظر وجود ندارد که در آینده چهکاری انجام شود. برخی از آنها درک می کنند که غلبه بر نژادپرستی نیاز به کار روشمند، تلاش طولانی مدت و گفتگو دارد. آنها ترجیح می دهند راههای مسالمتآمیز جنگ برای حقوق خود، که در سنتهای پیشین مارتین.لوترکینگ باقی ماندهاند را بعنوان را حل این موضوع انتخاب کنند. این بخش از مردم میفهمند که باید از طریق کار در زمینه آموزش، اطلاعرسانی، ضد تبلیغ علیه نژادپرستی، اصلاحات سیاسی، نوآوریهای قانونگذاری اقدام کرد. همانطور که یک سیاستمدار امریکایی در این مورد تعبیر جالبی داشته و گفت:"حتی اگر ما به کشتیهای مختلفی به قاره آمریکا رسیدیم، اما اکنون همه در یک قایق (جامعه) هستیم."
اما افراطگرایی در میان آمریکاییهای آفریقایی تبار نیز هم جریان دارد که به اصطلاح به پلنگهای سیاه که اقدامات نژاد پرستانه سیاهان برعلیه سفید پوستان را با خشونت هرچه تمامتر انجام میدهند در حقیقت، ما در مورد نژادپرستی سیاه صحبت میکنیم. طرفداران چنین دیدگاههایی چشمانداز اقدامات مسالمتآمیز و فرهنگی را انکار میکنند. در هر صورت ، قطعاً میتوانیم درباره ناامیدی عمیق جامعه آفریقایی آمریکایی صحبت کنیم. در این شرایط اعتراضات مسالمتآمیز و سازنده بنظر میرسد و میتواند خشم نژاد سیاه را به ساحل امنی هدایت کرده و از خرابیها و ازبین بردن زیر ساختهای آمریکا بکاهد. البته اکثر کسانی که در مسیر خود اقدام به خرد کردن همه چیز کردند و مغازهها را غارت کردند فقط یک عنصر جنایتکار هستند. اما بخشی از آنها نیز ممکن است بصورت آگاهانه برای آسیب رساندن به محیط زیست، جامعه، هنجارها و قوانینی که به به زعم آنها ناعادلانه تلقی میشوند و تحت تاثیر جو عمومی بر جامعه همسالان و دوستان در این مسیر گام برمی دارند.
نتیجهگیری چهارم «شورش فعلی آمریکا در رده شورشهای نژادی، درگیریهای میان نژادی قرار نمیگیرد.»
اگرچه شورشهای سنتی آمریکا از جمله آخرین درگیریهای گسترده در اواخر دهه 1960، فقط یک مؤلفه نژادی عامل اغتشاش و شورش بوده و به عبارت بهتر قیام سیاهان در مقابل انگیزهها و رفتارهای نژاد پرستانه سفید پوستان بوده است. اما با گذشت زمان از شروع این شووش به طرز چشمگیری افراد سفید پوست به معترضین اضافه شد در بسیاری از موارد، ما میبینیم که معترضین سیاه پوست حتی اکثریت را تشکیل نمیدهند. یک مجموعه رنگی بسیار متنوع شامل سیاهان، سفید پوستان، سرخ پوستان و آسیایی تبارها... وجود دارند. و از طرف دیگر، پلیس نیز دارای تنوع نژادی متنوعی است.
به عبارت دیگر، این بخش نه تنها و نه چندان در امتداد خط نژادی قراردارند. گرچه معترضین در خط مقدم شعارهای علیه نژادپرستی هستند، اما نگاه دقیقتر عوامل شورش طیف وسیعی از عوامل اجتماعی-اقتصادی و سیاسی را بعنوان عامل نشان می دهد.
نتیجهگیری پنجم « شورشهای آمریکا همچنان یک پدیده شهری است.»
این مرکز در شهرهای بزرگ و کوچک آمریکا متمرکز است. اینجاست که اکثریت جمعیت آفریقای آمریکایی زندگی میکنند. فقیرترین و ثروتمندترین آمریکاییها در اینجا متمرکز شدهاند. شکاف اجتماعی، تضادی که بیش از پیش رو به رشد است، که این امر بیشتر در شهرها نمود پیدا کرده است. بدون شک همه اینها تحت تأثیر کورونا ویروس تقویت شدهاند. واقعا نمیشود در خانه ماند و تمام مایحتاج خود را بدون اینکه کار یا درآمدی داشت تهیه کرد نکته مهم دیگر که با کرونا مرتبط است، بیکاری در حال رشد در جامعه آمریکا است. البته در بحث فروشگاههای اینترنتی و تولید و فروش اقلام بهداشتی استثائات زیادی وجود داشت اما بطور کلی اقتصاد و بیکاری یکی از عوامل مهم شورشها بحساب میآیند. برای بسیاری از آمریکاییها، هشت سال ریاست جمهوری باراک اوباما پیروزی سیستم موکراسی آمریکایی، شواهدی از پیشرفت فرهنگی بر علیه نژاد پرستی بود.
ترامپ جنبش آنتیفا را به شورش در آمریکا متهم کرده و قصد دارد فعالیتهای آنرا ممنوع اعلام کند. تنها مشکل این است که "آنتیفا" گروه مشخصی نیست. معنای تحت اللفظی این کلمه در زبان آلمانی کاملاً ساده است. "آنتیفا" به معنای "ضد فاشیست" است. به معنای واقعی کلمه، میتوان فرض کرد که این تعریف تقریباً برای همه ساکنان و سیاستمداران آلمان مدرن مناسب است. آخرین باری که پلیس آلمان با "آنتیفا" درگیر شد به سال 2017 در هامبورگ آلمان در خلال برگزاری اجلاس سران گروه 20 رخ داد.
مشکلاتی که در معنای کلمه "آنتیفا" در آلمان وجود دارد از همان لحظهای آغاز می شود که حزب کمونیست آلمان (KKE) برای اولین بار از این کلمه و نماد در پرچم خود برای تبلیغات انتخاباتی 1932 استفاده کرد. کمونیستهای آلمانی از اوایل دهه 1920 نمایندگان احزاب مختلف را به "اقدامات ضد فاشیستی" فراخواندهاند، بدون در نظر گرفتن وابستگی به حزب KKE خود را تنها حزب واقعاً ضدفاشیستی در آخرین انتخابات آزاد در ویمار آلمان در سال 1932 قلمداد كرد، در طی آن آدولف هیتلر، اگرچه اکثریت مطلق را به دست نیاورد، با این وجود ، توانست به قدرت برسد.
شعار "اقدامات ضد فاشیستی" و نشان "antifa" برای اولین بار توسط KKE در انتخابات سال 1932 استفاده شد KKE، سوسیال دموکراتها و دیگر احزاب دموکراتیک جمهوری ویمار که در کنار هم رای بیشتری از NSDAP کسب کردند، اما نتوانستند به یک برنامه مشترک تعیین کننده عمل کنند، که به نوعی مسیری را برای قدرت گرفتن هیتلر بهوجود آورد. به زودی، دو حزب بزرگ چپگرای مرکزی - KKE و حزب کارگران سوسیالیست آلمان - ممنوع اعلام شدند و سرکوب علیه فعالان آنها آغاز شد.
رنسانس "آنتیفا" در آلمان از دهه 1980 آغاز شد. با آغاز جنگ سرد، جنبش ضد انحصاری در غرب آلمان آرام شده بود، اما در دهه 1980 به تدریج در برلین غربی و هامبورگ - شهرهایی با جمعیت چپ سنتی که به طور سنتی فعال بودند، احیا شد. احیای آن توسط اسکوترها و جنبش دانشجویی چپ که خود را "مخالفت خارج از پارلمان" خوانده بود، ارتقا یافت. پس از اتحاد مجدد آلمان، ایدئولوژی "آنتیفا" به تدریج قدرت پیدا کرد و به دلیل این واقعیت که توسط ضدگلوبالیستها و فعالان محیط زیست اتخاذ شده بود، انگیزه جدیدی به دست آورد.
آنتیفا نماد یک سازمان و گروه خاصی نیست و در تاریخ در انحصار فرد یا گروهی در نیامده است اما بسیاری در طی ادوار گذشته از آن استفاده کردهاند و در قالب گروه یا قومیت و نژاد خاصی نگنجیده است در حقیقت میتوان گفت "آنتی فا" دیدگاهی است که همه دموکراتها بصورت بدیهی باتوجه به اصول اولیه دمکراسی باید از آن پشتیبانی کنند.
تفکر غالب در بدنه برنامه ریزان دولتی آن است که از طریق مالیاتهای غیرمستقیم درآمدهای بیشتری کسب نموده و ارزش بدهیهای خود را کاهش میدهند.
ربات Chat GPT این روزها سروصدای بسیاری به راه انداخته و بسیاری از علاقهمندان به این حوزه، هر روز مشغول چت کردن با رباتی هستند که با شما حرف میزند، راهنماییتان میکند و حتی کارهایتان را با سرعتی باورنکردی انجام میدهد؛ آن هم تا حدی زیادی رایگان!
شواهد نشان می دهد که یکی از دو دشمن اصلی ایران یعنی آمریکا و اسرائیل در حمله اخیر در اصفهان نقش داشته و در این اقدام، با یکی از دو کشور آذربایجان و اوکراین همکاری کرده است.
بسیار تحلیل عالی و پرمحتوایی بود...ممنون از اطلاعات خوبتون
توجه داشتن به نکات ریز و چشمگیر در سیاست های ، سیاست مداران آمریکا در مقاله شما قابل تحسین است...
بسیار تحلیل عالی و پر محتوایی بود....ممنون از اطلاعات خوبتون.
مقاله خوبی است.
در شرایط فعلی ترامپ ناچار به گفتگو با ایرانه...