در چند روز اخیر شاهد این مسئله مهم و کلیدی بودهایم که امنیت پایدار خلیجفارس دستخوش سیاستهای امنیتی و خرابکارانه پیچیدهای از سوی برخی از کشورها ، قدرتهای منطقهای و فرا منطقهای شده است. ناامنی که درنهایت میتواند سرانجام اتفاقات ناگوار در غرب آسیا را رقمزده و جامعه بینالمللی را در شرایطی غیرقابلباوری قرار دهد. خرابکاری در بندر جفیره، آسیب دیدن دو نفتکش در دریای عمان و همچنین شناسایی و منهدم شدن پهپاد جاسوسی آمریکا تنها قسمتی از سناریو تنش و غافلگیری راهبردی ایران به شمار میرود تا از این طریق "محیط خاکستری" همراه با یک برنامهریزی دقیق از سوی برخی از سران عرب قدرتطلب مهیا شود.
درگذشته نیز دولت آمریکا با قرار دادن نام سپاه پاسداران در زمره گروههای تروریستی نشان داد که یک جنگ ترکیبی تمامعیار را علیه ایران به اجرا درآورده و تلاش دارد در مسیر اجرای آن تمامی سیاستهای ناباورانه خود را عملیاتی کند. اگر به یاد داشته باشیم در چند ماه گذشته سران دولت آمریکا با ارائه نقطه نظرات متفاوت خواهان گفتگو و مذاکره با سران عالیرتبه ایران شدند تا از این طریق به یک مسیر مبهم جهت کاهش تنشها و یا جلوگیری از جنگ احتمالی برسند؛ اما اکنون چه شده است که آمریکاییها تلاش دارند تا با ایران به مذاکره پرداخته و از طریق دیپلماسی مشکل خود را با آن حلوفصل کنند؟ باکمی دقت و بررسی سوابق میتوان دریافت که این شیوه از فعالیت پیچیده آمریکاییها تنها مختص به زمان کنونی نیست و آنها درگذشته نیز تلاش کردند تا با مقامات جمهوری اسلامی ایران از طریق مذاکرات پشت پرده به یک نتیجه کلی برسند.
بیتردید بروز تنش میان این دو دشمن چهلساله مسئله چندان نامشخص نیست اما علیرغم اقدامات مختلف در خصوص مذاکره و دیپلماسی؛ طرف آمریکایی در تلاش جدی جهت تقویت بنیه نظامی خود در نزدیکی مرزهای آبی و خاکی خود هست و این اقدامات را با جدیت فراوان دنبال میکند. حضور ناو هواپیمابر، افزایش نیروهای نظامی در پایگاههای مختلف خود در منطقه و همچنین انجام رزمایشات مشترک با برخی از دولتهای عربی تماماً نشان از بیمعنا بودن مذاکره و دیپلماسی دارد و از این طریق یک محیط خاکستری برای پیشبرد اهداف سیاستمداران کاخ سفید پیشبینی میشود. اکنون به نظر میرسد آمریکاییها به دنبال آن هستند که سازمان ملل متحد و همچنین دیگر نهادهای وابسته حقوقی را بهنوعی با دیدگاههای ساختگی خود همراه ساخته و محیط خاکستری جدیدی فارغ از جنگ اقتصادی برای جمهوری اسلامی ایران فراهم کنند. در چنین محیطی ما شاهد آن هستیم که بهمرورزمان شرایط برای حفظ حقوق بینالمللی ایران از طریق منابع و مستندات ساختگی کاهشیافته و بهنوعی ایران بهعنوان یک کشور یاغی و غیرقابلمهار در سطح بینالمللی معرفی خواهد شد. از طرف دیگر با برنامهریزی هستهای که ایران بنا دارد بر اساس مدت تعیینشده از تعهدات خود بکاهد؛ نیز دستاویز جدیدی برای غرب بهویژه سران سیاسی کاخ سفید به شمار آمده و درنهایت حلقه شکل دهند محیط خاکستری برای ما تنگتر شده و ایران تحتفشارهای همهجانبه سیاسی، اقتصادی و نظامی غرب و ایالاتمتحده قرار خواهد گرفت. در این قسمت از سناریو میتوان بهروشنی پیشبینی کرد مؤلفههای قدرت ایران همچون "نیروهای نظامی، اقتصاد و جامعه همسو با انقلاب اسلامی" موردبحث قرارگرفته و بهمرورزمان در محیط خاکستری پیش رو دچار آسیب و تنش جدی خواهند شد.

در حال حاضر محیط امنیتی شدید همراه با ابهامات فراوان در منطقه خاورمیانه شکل گرفته که همچون آتش زیر خاکستر است و در ادامه هریک از طرفین با انجام اقدامات مختلف بینالمللی تلاش دارند تا از محیط پیش رو به نفع خود بهره گیرند.
دولت آمریکا با همراهی امارات متحده عربی و همچنین عربستان سعودی اقدامات مهمی علیه اقتصاد نفتی ایران صورت داده است تا از این طریق با ایجاد فشارهای های حداکثری و همچنین اجرای سناریو "جنگ ترکیبی" به پیکره نوپای انقلاب اسلامی آسیب جدی وارد سازند. ازجمله فعالیتهای قابل پیشبینی در این محیط پیچیده و مبهم میتوان به اجرای "تحریمهای سیاسی" ایران نیز اشاره اجمالی داشت که احتمال دارد در چند ماه اخیر با همراهی دولتهای غربی به اجرا درآمده و نظام دیپلماسی و وزارت امور خارجه ایران را تحتالشعاع خود قرار دهد. با بهکارگیری چنین تحریمهایی آمریکا نشان خواهند داد که به دنبال براندازی جمهوری اسلامی ایران بوده و کاهش نظام حاکمیتی و سیاسی در این خصوص از مهمترین اقدامات آنان؛ طی مدت باقیمانده ریاست جمهوری دونالد ترامپ است.
احتمال بروز هر نوع جنگ حتی "جنگ محدود نظامی" در منطقه خاورمیانه به دلیل بروز تنشهای موجود وجود دارد لیکن بایستی با دقت عمل فراوان سیاستمداران جمهوری اسلامی ایران قدم برداشته تا از محیط خاکستری پیش رو به نفع خود بهرهبرداری کنند. با پیشبینیهای صورت گرفته دولت آمریکا چندان تمایلی به حضور و قدرتنمایی نظامی علیه ایران ندارد زیرا تکرار سناریو "عراق و افغانستان" و از همه مهمتر ویتنامیزه شدن منطقه هرگز به سود آنان نخواهد بود اما غافلگیری راهبردی در چنین محیطی بهصورت جدی وجود خواهد داشت و میتواند به بدنه انقلاب اسلامی آسیب جبرانناپذیری وارد سازد. در تعیین سناریوهای پیش روی آمریکا و دنیای غرب چندان مسیر هموار و پیوستگی روشنی مشاهده نمیشود و این مسئله میتواند نشان از آن باشد که آنان همواره به دنبال سیاست ناباورانه علیه حریف خود بوده و همانند یک بوکسر حرفهای عمل کرده و گارد دفاعی او تلاش دارد تا حریف پر جنب جوش را خسته کرده و سپس با ضربات غافلگیرانه وادار به شکست کند. لیکن بسیار منطقی است که باوجود چنین دشمن هوشیاری بایستی در مرحله نخست با یک دقت نظر ویژه و حساس در حوزه سیاست خارجی و همچنین اقدامات نظامی راهبردی عمل کرد و از اقدامات شتابزده و بیبرنامه به جد خودداری نمود.