ضرب المثل مشهوری وجود دارد که میگوید: «انقلاب، فرزندان خود را میخورد!» آیا این ضرب المثل را میتوان با موقعیت بن سلمان و اطرافیانش تطبیق داد؟ آیا بن سلمان اطرافیان خود را قربانی کرده است؟
پس از به قدرت رسیدن ملک سلمان در عربستان در ژانویه 2015، پسرش محمد رشد سریعی کرد به طوری که طی حدود دو سال، از یک مشاور ساده در دفتر پدر به ولیعهد وی تبدیل شد! او در این مدت تعدادی از مردان وفادار خود را به عنوان مشاور گردآوری کرده که بر پروژههای اصلی وی از جمله جنگ یمن، خصوصیسازی امکانات مادر کشور، محاصره قطر و سرکوب و بازداشت مخالفین نظارت داشتند. او همچنین تعداد زیادی از افراد رسانهای که از قبل با آنها همکاری داشت را نیز در این مدت به خدمت گرفته است تا بازوی رسانهایاش باشند.
با این حال با گذشت کمتر از سه سال از ولیعهدی و عدم موفقیت بن سلمان، شاهد تغییر و تصفیه بسیاری از اطرافیان وی هستیم. احتمالا همین موضوع را میتوان نشانه پررنگی برای پذیرش شکست بن سلمان در پروژههای مهم داخلی و خارجی دانست. شواهد حاکی است وی تعدادی از مشاوران خود را اخراج، تبعید و یا حتی محاکمه کرده است. در این گزارش، چهرههای مشهور این لیست را مرور میکنیم.
سعود القحطانی

سعود القحطانی، مشاور سابق دربار سلطنتی و وزیر رسانه در دولت سایه عربستان سعودی، یکی از برجستهترین افرادی است که به نظر میرسد از حلقه اطرافیان بن سلمان طرد شده است.
القحطانی با کنترل کلیه رسانههای متعلق به شاهزادههای رقیب بن سلمان و تجار بزرگ عربستان، نقش پررنگی در فراهم کردن مقدمات ارتقای بن سلمان از سمت وزیر دفاع به سمت ولیعهد داشته که به تبع آن بن سلمان هماکنون در نقش حاکم واقعی کشور قرار داشته و کنترل اقتصاد، سیاست، ارتش و رسانههای عربستان را در اختیار دارد. علاوه بر این، او کمکهای قابل توجهی به بن سلمان در مناسبات امنیتی و سرکوب معارضین و اعضای نهضت «الصحوة» به عنوان یکی از بزرگترین جریانهای مذهبی در کشور و همچنین حذف شاهزادگان رقیب به بهانه مبارزه با فساد در عملیات معروف به «هتل ریتز-کارلتون» کرده است.
با قتل جمال خاشقچی در کنسولگری عربستان سعودی در استانبول (اکتبر 2018) و پس از کشف جزئیات قتل و افشای نقش دولت عربستان در این جنایت، سران سعودی هدف فشارهای بینالمللی برای پاسخگویی قرار گرفتند. نهایتاً بن سلمان مجبور شد برای فرار از فشارهای بینالمللی، به طور ضمنی به مسئولیت القحطانی در این قتل اذعان کرده و او را قربانی کند تا به خودش آسیب کمتری برسد. لذا او القحطانی را از تمام مناصبش برکنار کرده و از منظر دید عموم دور نگه داشت.
اما از سوی دیگر، آنگونه که «رویترز» گزارش داده القحطانی در میان متهمان تحت تعقیب قتل خاشقچی قرار نداشته و در هیچ یک از چهار جلسه دادگاه –که از ژانویه تاکنون برگزار شده- حضور نداشته است. اگرچه دیدار القحطانی با مأمورین قتل خاشقچی قبل از عزیمت آنها به استانبول تأیید شده است. گمانههایی جدی هم وجود دارد که بن سلمان هنوز از القحطانی استفاده می کند.
احمد العسیری

سعود القحطانی تنها کسی نیست که به دلیل ماجرای خاشقچی طرد شده است، بلکه برخلاف وی، «العسیری» در دادگاه است. العسیری نیز در عملیات امنیتی خشونتآمیز بن سلمان علیه مخالفانش خود نقش داشته و سخنگوی ائتلاف در جنگ یمن نیز بود، اما به نظر میرسد اهمیت او برای ولیعهد سعودی در مقایسه با القحطانی کمتر است، و او احتمالاً بزرگترین شخصیت در پروندهای است که چهره بن سلمان در مقابل افکار عمومی جهانی خدشهدار کرد.
عادل الجبیر

«عادل الجبیر» وزیر خارجه سابق سعودی نیز توسط پادشاه سلمان از وزارت امور خارجه برکنار شد. ملک سلمان «ابراهیم العساف»، وزیر پیشین دارایی و یکی از یاران قدیمی خود را که توسط بن سلمان در ریتز-کارلتون زندانی شده بود، به عنوان وزیر امور خارجه منصوب کرد. به نظر میرسد این جابهجایی، جایگزینی نماینده ملک سلمان به جای عامل پسرش، الجبیر، بوده باشد. اما الجبیر با انتصاب به عنوان «وزیر دولت در امور خارجه»، بخشی از نقشآفرینی خود را در سیاست خارجی عربستان سعودی حفظ کرد.
خالد الفالح

اما سقوط «خالد الفالح»، از قدرتمندترین مردان عربستان در حوزه اقتصاد نفتی، یکی از ضربات شدید بن سلمان و بیانگر چشمانداز اقتصادی اوست، که وی از آن به عنوان بهانهای برای دستیابی به قدرت و سرکوب شاهزادگان رقیب، فعالان سیاسی و فعالان حقوق بشر استفاده کرده است.
بن سلمان در سال 2016 وزارت انرژی، صنایع و معادن را تأسیس کرده و در بدو تأسیس، «الفالح» را به عنوان وزیر منصوب کرد. او همزمان ریاست آرامکو را نیز عهدهدار شد. در واقع بن سلمان الفالح را به عنوان مجری تحول اقتصادی این کشور جهت اتکا به صنعت، سرمایهگذاری و خدمات فنآوری به جای اتکا به صادرات نفت منصوب کرد.
الفالح نقش مهمی در تلاش برای جذب سرمایه غربی -که یکی از آرزوهای بن سلمان است- ایفا کرد، به ویژه که به دلیل موقعیتهای قبلی خود در حوزه نفت عربستان سعودی، از روابط بسیار خوبی با بازگانان بزرگ جهانی برخوردار است. او همچنین تلاش زیادی برای تبرئه بن سلمان از ترور خاشقچی در محافل تجاری دنیا انجام داد. موفقیت او در برگزاری کنفرانس «داووس صحرا» -که بلافاصله پس از جنایت برگزار شده و با تحریم تعداد زیادی از بازرگانان روبرو شده بود- از جمله این اقدامات است.
اما فالح در انجام مأموریت اصلی خود یعنی واگذاری سهام «آرامکو» در بازارهای بزرگ جهانی به دلیل مداخله مداوم ملک سلمان و تعلیق چندباره این پروژه، ناکام ماند.
عدم موفقیت الفالح در نادیده گرفتن دستورات ملک سلمان و شکست وی در انجام تحول اقتصادی و جذب سرمایه در بخش های صنعتی و منابع معدنی، باعث شد از چشم ولیعهد بیفتد. اولین پیامد این عدم موفقیت، انفصال وزارتخانه متبوع وی و تبدیل آن به دو وزارتخانه مجزای «انرژی» و «وزارت صنایع و معادن» بود. در قدم بعدی، الفالح از ریاست آرامکو برکنار شد و در نهایت نیز سمت خود به عنوان وزیر انرژی را به امیر عبدالعزیز برادر بن سلمان، واگذار کرد. این در حالی است که تاکنون هرگز شاهزادهای از خانواده حاکم عهدهدار این وزارتخانه نبوده است.
با تمایل بن سلمان برای قربانی کردن حلقه مشاوران خود به جای پاسخگویی خودش در برابر هر اشتباه، به نظر میرسد سقوط اعضای تیم وی همچنان ادامه داشته باشد.
نویسنده : علیرضا جعفری