تحلیلگر ایران زمین تورم زدایی از حرف تا عمل: راهکار های عملی برای مقابله با آن
تفکر غالب در بدنه برنامه ریزان دولتی آن است که از طریق مالیاتهای غیرمستقیم درآمدهای بیشتری کسب نموده و ارزش بدهیهای خود را کاهش میدهند.
در این تحلیل تصمیم ترامپ برای انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به بیت المقدس پرداخته شده است.
کتاب «ترامپ؛ رهبری حقیر به قلم بهروز نجف زاده اردیبهشت امسال انتشار یافت. نویسنده در این کتاب عملکرد 3 ساله دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده و تأثیر آن بر مناسبات جهانی و همچنین عواقبی که برای کشور و مردم آمریکا در پی داشته است، را مورد تحلیل قرار داده است. نویسنده در فصل 14 کتاب، به تحلیل تصمیم ترامپ برای انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به بیت المقدس پرداخته است که ما در اینجا بنا داریم گزیده ای از این فصل را تحت عنوان «اورشلیم؛ قمار بزرگ ترامپ در اختیار مخاطبان عزیز قرار دهیم.
در سال ۱۹۴۷ طی تقسیم اراضی تحت قیمومیت بریتانیا، بیت المقدس (اورشلیم) بهعنوان بخشی مجزا و تحت تولیت سازمان ملل شناخته شد؛ اما سال بعد از آن، با اعلام استقلال و تشکیل دولت از سوی رژیم صهیونیستی، جنگ اعراب با اسرائیل آغاز شد. در پایان این جنگ رژیم صهیونیستی توانست ۷۸ درصد سرزمینهای فلسطین را از آن خود کند و از شهر بیت المقدس تنها بخش شرقی آن در کنترل اعراب باقی ماند. اداره بخش شرقی طی توافقنامه سال ۱۹۴۹ میان سرزمینهای اشغالی و اردن بهطور رسمی در اختیار اردن قرار گرفت.
در سال ۱۹۶۷ در جریان جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل، بخش شرقی بیت المقدس شامل شهر قدیم و مسجد الاقصی نیز به اشغال اسرائیل درآمد.
در سال ۱۹۸۰، رژیم صهیونیستی بیت المقدس را بهطور کامل پایتخت خود معرفی کرد. از آن زمان تا کنون ادارات مهم، وزارتخانهها و پارلمان دولت اسرائیل در شهر بیت المقدس بهعنوان پایتخت بنا شدند. با این وجود سازمانهای بینالمللی و کشورهای اروپایی، این شهر را بهعنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت نشناختند و شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز با صدور قطعنامه ۴۷۸ این اقدام رژیم صهیونیستی را غیرقانونی خواند. بدین علت کشورهایی که با رژیم اشغالگر قدس روابط دیپلماتیک دارند، شهر تل آویو را بهعنوان پایتخت این کشور به رسمیت شناخته و سفارتخانههای خود را در این شهر قرار داده اند.
در خصوص علت این امر باید گفت، از آنجا که بر اساس قطعنامه ۱۸۱ سازمان ملل که به طرح تقسیم فلسطین موسوم است، منطقه بیتالمقدس میبایست تحت اشراف بینالمللی اداره میشد و اساساً به رسمیت شناختن اسرائیل از سوی سازمان ملل و برخی کشورها بر اساس این قطعنامه بوده است، لذا هیچ کشوری تاکنون اقدامی عملی برای به رسمیت شناختن پایتختی بیتالمقدس برای رژیم صهیونیستی انجام نداده است. بر همین اساس شاهدیم که هیچ کشوری در بیتالمقدس سفارتخانه ندارد و تنها بعضی از کشورها اقدام به دایر نمودن کنسولگری در قدس غربی نمودهاند.
پس از صدور بیانیه استقلال فلسطین در سال ۱۹۸۸، سازمان آزادی-بخش فلسطین (کنفدراسیون شماری از احزاب سیاسی فلسطین) نیز قدس شرقی را پایتخت سیاسی دولت فلسطین اعلام کرد. بدین ترتیب هم صهیونیست ها و هم فلسطینیان این شهر را پایتخت خود میدانند.
تمامی دولتهای روی کار آمده در آمریکا اعم از دموکرات و جمهوری خواه، با درک صحیح از شرایط منطقه ای و بین المللی، مصلحتاندیشی نموده و علیرغم داشتن مصوبه کنگره، انتقال سفارتخانه ایالات متحده به بیت المقدس را به تاخیر انداختند. دونالد ترامپ نیز با وجود اینکه در شعارهای کمپین انتخاباتی خود اعلام کرده بود که در روز اول استقرار در کاخ سفید اجازه انتقال سفارت را صادر میکند، ولی این انتقال را یکبار به تاخیر انداخت. لیکن فشارهای لابی صهیونیست و عدم آشنایی و تجربه کافی ترامپ در موضوعات و مسائل بینالمللی، عدم وقوف وی نسبت به پیامدهای سیاسی این تصمیم، موجب شد که بالاخره ترامپ پای در این وادی گذاشته و ششم دسامبر ۲۰۱۷، اعلام کرد بهطور رسمی بیتالمقدس (اورشلیم) را بهعنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت می شناسد. ترامپ که از شعارهای اصلی و محوریاش در تبلیغات انتخاباتی، کاهش هزینههای خارجی و توجه به داخل ایالاتمتحده بوده است، با این تصمیم عملاً جبهه سیاسی جدیدی در مقابل ایالاتمتحده گشود که ممکن است منجر به افزایش هزینههای سیاسی، مالی و حتی نظامی برای آن کشور شود.
شلدون ادلسون میلیاردر مشهور یهودی صاحب هتلها، رسانهها و کازینوهای مشهور در جهان ۱۰ روز قبل از اعلام رسمی تصمیم دونالد ترامپ در خصوص انتقال سفارت، برای یک نشست خصوصی به برج ترامپ رفته و پس از آن به دوست قدیمی خود مورتون کلین، گفت که سرانجام دونالد ترامپ با انتقال سفارت موافقت کرده است. اما ادلسون چگونه از این تصمیم ترامپ خبر داشت؟ واقعیت اینست که ترامپ خود را وامدار افرادی چون شلدون ادلسون می داند. ترامپ در مارس ۲۰۱۶ میلادی به کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل که یکی از قدرتمندترین گروههای لابیگری در ایالات متحده آمریکا محسوب میشود، اعلام کرد که «ما سفارت آمریکا را به بیتالمقدس، پایتخت همیشگی یهودیان منتقل خواهیم کرد.
این سخنان ترامپ باعث شد شلدون ادلسون متقاعد شده و ۲۰ میلیون دلار به کمیته عملیات سیاسی که حامی دونالد ترامپ در مبارزات انتخاباتیاش بود و همچنین 5/1 میلیون دلار دیگر نیز به کمیتهای که کنوانسیون جمهوریخواهان را سازماندهی میکرد، اهدا کند. شلدون همچنین تا زمانی که دونالد ترامپ رسماً به قدرت رسید، بهطور منظم با او دیدار داشت و پس از آن نیز مکالمات تلفنی یا حضوری آنها در کاخ سفید ادامه یافت. البته به غیر از ادلسون، یهودیان نیمه خلافکار دیگری نیز طی سالیان متمادی اطراف ترامپ بوده اند، یا بهتر بگوییم ترامپ در نیویورک همواره با آنها پرسه می زده که از این میان می توان به میلیاردرهایی چون روی کاهن، کارل ایکاهن، ایکه پرلموتر، رونالد پرلمن و استیو روت اشاره کرد. و اما روبرت مرداک میلیاردر و غول رسانه ای جهان و سهامدار عمده فاکس نیوز را نباید از قلم انداخت. وصلت با داماد یهودی که از دوستان خانوادگی نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل می باشد و قبول کردن تغییر دین دخترش (ایوانکا) از مسیحیت به یهود، علت اقدامات و هماهنگی ترامپ با سیاست های اسرائیل را بیشتر روشن می سازد.
و بدین ترتیب ترامپ به قماری بزرگ دست زد که برای آگاهی از برد یا باخت آن باید منتظر گذر زمان شد. مراسم انتقال سفارت در تاریخ ۱۴ می ۲۰۱۸ برگزار شد، روزی که فلسطینیان از آن با هفتادمین سالگرد اخراج صدها هزار فلسطینی توسط اشغالگران صهیونیست، تحت عنوان یوم النکبة «روز نکبت یاد میکنند و صهیونیستها بهعنوان روز استقلال خود (۱۴ می ۱۹۴۸)، آن را جشن میگیرند.
هر چند ترامپ خودش در این مراسم شرکت نکرد، ولی دخترش ایوانکا و دامادش جرد کوشنر را به مراسم اعزام کرد. این اقدام در حالی انجام شد که فلسطینیان آن را ضربهای مهلک به روند صلح خواندند. افتتاح اين سفارتخانه را می توان يكي از خونينترين افتتاحها در جهان نامید. همزمان با انجام این مراسم و دست زدن های جرد و ایوانکا در بین حضار، اعتراضات فلسطینیان در نوار غزه در جریان بود که منجر به کشته شدن دست کم ۶۰ فلسطینی توسط نیروهای رژیم صهیونیستی شد. همچنین بیش از ۳۰۰۰ نفر از تظاهراتکنندگان نیز زخمی شدند.
آنچه که واضح است سیاستهای منطقهای در آینده مشخص خواهد کرد که آیا ترامپ این قمار را خواهد برد یا نه. اما صاحبنظران علوم سیاسی و روابط بین الملل با دو رویکرد متفاوت به استقبال این اقدام ترامپ رفتند.
به نظر برخی از کارشناسان این اقدام در نهایت به نفع ترامپ و اسرائیل خواهد بود و علت آن را در تفرقه و چنددستگی اعراب و جهان اسلام باید جستجو کرد. عربستان و متحدانش بارها به صراحت اعلام کردهاند که مهمترین سیاست کنونیشان مقابله با ایران است. گذشته از این اکنون شاهد دودستگی در سیاستهای جهان عرب نیز هستیم که از آن دست میتوان به تحریم عربستان و امارات علیه قطر اشاره کرد. سیاستهای دولتهای عرب در طی چند سال اخیر نشان میدهد که از موضوع فلسطین دور شدهاند. آنها انرژی اصلی خود را بر سوریه و یمن گذاشته و در عین حال با مسائل داخلی خود که شامل اعتراضات هم میشده، درگیر بودهاند. عربستان و دوستانش یک ترس دیگر هم دارند و آن این است که اگر با سایر کشورهایی که اقدام آمریکا را محکوم کردند همراه نشوند، آن وقت شاهد اعتراضات در داخل و چه بسا تداوم اعتراضات مردمی در خاک خود باشند.
لذا این کشور و کشورهای همفکرش تا مدتی به شکل صوری از فلسطین دفاع خواهند کرد اما قطعاً خود را برای فلسطین هزینه نکرده و بر سر راه بسیج کردن فلسطینیها مقابل اسراییلیها موانعی ایجاد میکنند. ظاهراً حق با دولت ترامپ است. او میداند که آنها نهایتاً به سمت همراهی با آمریکا و اسراییل بر علیه ایران که (برایشان) هدفی مهم است میروند، زیرا مسئله فلسطین برای آنها دغدغه و دردسر اضافی دارد و از هدفشان دور میشوند. رفتار مرموز عربستان مبین این این حقیقت است. عربستان اعتراض کمرنگی نسبت به این اقدام ترامپ داشت.
اما نگرش مخالفان این موضوع نیز بسیار قابل تأمل است. رفتار به شدت تبعیضآمیز ترامپ، عملاً پشت کردن به اصل میانجیگری در حقوق بینالملل است و حقیقتاً تمامی فرصتهای صلح احتمالی بین دو طرف را از بین میبرد. فراتر از آن، اینکه اکنون آمریکا یک منطقه اشغالی را رسماً متعلق به طرف اشغالگر میداند، این برداشت را به فلسطینیان القا میکند که امروز اگر شرق اورشلیم را میخواهند از آنها بگیرند، فردا به سراغ ضمیمه کردن دیگر اراضی اشغالی به اسرائیل خواهند رفت.
سازمان ملل تاکنون بیش از ۲۰ قطعنامه علیه اشغالگری رژیم صهیونیستی در سرزمینهای ۱۹۶۷ صادر نموده است. آخرین موردی که باید به آن اشاره نمود، تصویب قطعنامه ۲۳۳۴ شورای امنیت در تاریخ ۲۳ دسامبر ۲۰۱۶ است که بر مبنای آن هرگونه ساخت و ساز در مناطق اشغالی سال ۱۹۶۷، از جمله قدس شرقی، بهمثابه نقض آشکار قوانین بینالمللی است.
جهان عرب در طول چندین دهه مبارزه با رژیم صهیونیستی فراز و نشیب های فراوانی داشته است. حتی برخی از آنها اسلحه زمین گذاشته و از در مذاکره و مصالحه با اسرائیل وارد شدند که به اعراب سازشکار معروف شدند. این گروه سلسله مذاکراتی با اسرائیل انجام دادند که بعدها مذاکرات صلح نام گرفت. در طول تاریخ مذاکرات موسوم به صلح اعراب و رژیم صهیونیستی، همواره یکی از مشکلات چالشبرانگیز که یا مسکوت مانده و یا مذاکرات را به شکست کشانده است، موضوع سرنوشت قدس (اورشلیم) بوده است. در این مذاکرات، همواره تأکید طرف صهیونیستی بر پایتختی قدس یکپارچه بوده و طرف فلسطینی هیچگاه این موضوع را نپذیرفته است؛ بنابراین واضح بود که این اقدام ترامپ به هیچ وجه مورد قبول جهان اسلام، حتی تشکیلات خودگردان و کشورهای عربی حامی روند سازش، نبوده و خشم آنها را در پی خواهد داشت. اقدام ترامپ، نه تنها مورد رضایت اکثر کشورهای جهان عرب نبود که حامیان صلح و راه حل دو دولتی را نیز به اعتراض شدید وا داشت.
شاید تشدید راه پیمایی های بازگشت و شکست طرح 50 میلیارد دلاری «معامله قرن ، از نتایج کوتاه مدت این اقدام ترامپ باشند. تعداد نفرات شرکت کننده در راه پیمایی بازگشت به طور قابل ملاحظه ای در حال افزایش است. راهپیمایی بازگشت در حال تبدیل شدن به جنگ بازگشت است و حماس و جنبش اسلامی مسلح به موشک و پهپاد، اکنون مؤثرتر و بی پرواتر از گذشته عمل می کنند و گنبد آهنین هم که از امتحان خود سربلند بیرون نیامد. احتمالاً پرواز جنگندههای F-16 اسرائیلی در آینده ای نزدیک، دیگر ایمن نخواهد بود. جمله معروف امام خمینی (ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی ملت ایران، ناظر به بزرگترین نقطه ضعف اسرائیل بود. ایشان فرموده بودند: «اگر هرکدام از مسلمانان یک سطل آب بریزند، اسرائیل را سیل می برد . شاید آن موقع کسی عمق این مطلب را درک نکرد. ولی امروزه این جمله ساده، مبنای ترسیم راهبرد گروههای فلسطینی در مبارزه با اسرائیل گشته است.
واقعیت بسیار خطرناک برای اسرائیل فقدان عمق خاک آن است. مساحتی کوچکتر از استان بوشهر ایران و یا ایالت ماساچوست آمریکا، محصور در بین کشورهای عربی، موجب گردیده برای حمله به آن نیازی به موشکهای قاره پیما و هواپیماهای رادار گریز و مهمات هوشمند نباشد. بلکه به خودی خود هدفی آسان و در دسترس برای خمپاره ها، راکتهای ابتدایی و سلاح های ساده و سبک مثل دوشی پرتاب ها می باشد. به عبارت ساده تر می توان گفت در صورت بروز جنگ بین اسرائیل و کشور ثالث، جنگنده های اسرائیلی قادرند برای تهاجم، به پرواز درآیند، ولی اگر توانستند از مأموریت خود سالم برگردند، بایستی از یکی از همسایگان عرب خود درخواست کنند تا در فرودگاههای آنها فرود آیند، زیرا آن موقع در اسرائیل زمینی مسطح به اندازه یک باند جهت نشستن هواپیماها وجود نخواهد داشت. فلسطینیان نشان داده اند که از مرحله قیام سنگ (انتفاضه) عبور کرده و با ناامیدی از دول مرتجع عرب، رأساً اقدام به سازماندهی نیروهای خویش نموده اند.
نسل فعلی فلسطینیان آوارگی ها و کشتار نیاکانشان را به دست صهیونیست ها به چشم خود ندیده اند، ولی این اقدام ترامپ، حافظه تاریخی آنها را بیدار نموده و غرور ملی آن ها را بهواسطه از دست دادن قدس، جریحه دار کرده است.
تعداد کثیری از یهودیانی که از اقصی نقاط جهان با وعده زندگی رؤیایی به اسرائیل آورده شده اند، اکنون علاوه بر بحران هویتی، با بحران امنیتی نیز مواجه می باشند. لذا تأثیر اوضاع کنونی بر مهاجرت منفی یهودیان از اسرائیل، غیر قابل انکار است حتی اگر اخبار این مهاجرت در خفقان رسانه ای صهیونیست ها، مفقود گردد.
آسمان اسرائیل گرد و غبار و دودآلود است؛ دودی که آتش آن را ترامپ روشن کرده است. آنچه واضح است اینکه، اگر این اقدام ترامپ در آینده پیامدهای بد نداشته باشد که قطعاً خواهد داشت، پیامدهای خوبی هم که ممکن بود رخ بدهند، دیگر به دست نخواهند آمد و قطعاً ترکشهای این اقدام عجولانه و اشتباه، شامل حال نتانیاهو و یارانش خواهد شد.
تفکر غالب در بدنه برنامه ریزان دولتی آن است که از طریق مالیاتهای غیرمستقیم درآمدهای بیشتری کسب نموده و ارزش بدهیهای خود را کاهش میدهند.
ربات Chat GPT این روزها سروصدای بسیاری به راه انداخته و بسیاری از علاقهمندان به این حوزه، هر روز مشغول چت کردن با رباتی هستند که با شما حرف میزند، راهنماییتان میکند و حتی کارهایتان را با سرعتی باورنکردی انجام میدهد؛ آن هم تا حدی زیادی رایگان!
شواهد نشان می دهد که یکی از دو دشمن اصلی ایران یعنی آمریکا و اسرائیل در حمله اخیر در اصفهان نقش داشته و در این اقدام، با یکی از دو کشور آذربایجان و اوکراین همکاری کرده است.